غزل شمارهٔ ۱۰۰: دی پیر می‌فروش که ذکرش به خیر باد

نوشته حافظ در دیوان حافظ فصل غزلیات

دی پیر می‌فروش که ذکرش به خیر باد

گفتا شراب نوش و غمِ دل بِبَر ز یاد


گفتم به باد می‌دهدم باده نام و ننگ

گفتا قبول کن سخن و هر چه باد، باد


سود و زیان و مایه چو خواهد شدن ز دست

از بهر این معامله غمگین مباش و شاد


بادت به دست باشد اگر دل نهی به هیچ

در معرضی که تخت سلیمان رَوَد به باد


حافظ گرت ز پندِ حکیمان مَلالت است

کوته کنیم قصه، که عمرت دراز باد


نظر خود را بنویسید

نظرات