شمارهٔ ۲۹: بلبل اندر ناله و، گُل خندهٔ خوش می‌زند

نوشته حافظ در دیوان حافظ فصل اشعار منتسب

بلبل اندر ناله و، گُل خندهٔ خوش می‌زند

چون نسوزد دل که دلبر در وِی آتش می‌زند؟


زاهدا، از تیرِ مژگانش حذر کردن چه سود؟

زخمِ پنهانم به ابروی کَمانکش می‌زند


ناخوشی‌ها دیده‌ام از زاهدِ پشمینه‌پوش

من غلامِ مطربم کابریشمِ خوش می‌زند


محتسب، با ساغرِ رندان شکستن، روز و شب

بادهٔ سرخ از صراحیّ منقّش می‌زند


حافظ عاشق، به رَغمِ زاهدِ دنیاپرست

بادهٔ نوشین به روی یارِ مهوش می‌زند


نظر خود را بنویسید

نظرات