غزل شمارهٔ ۵۷: بس لابه که بنمودم و دل‌دار نپذرفت

نوشته خاقانی در دیوان اشعار خاقانی فصل غزلیات

بس لابه که بنمودم و دل‌دار نپذرفت

صد بار فغان کردم و یک‌بار نپذرفت


از دست غم هجر به زنهار وصالش

انگشت زنان رفتم و زنهار نپذرفت


گه سینه ز غم سوختم و دوست نبخشود

گه تحفه ز جان ساختم و یار نپذرفت


بس شب که نوان بودم بر درگه وصلش

تا روز مرا در زد و دیدار نپذرفت


گفتم که به مسمار بدوزم در هجرش

بسیار حیل کردم و مسمار نپذرفت


بر دشمن من زر به خروار برافشاند

وز دامن من در به انبار نپذرفت


پذرفت مرا اول و رد کرد به آخر

هان ای دل خاقانی پندار نپذرفت


نظر خود را بنویسید

نظرات