غزل شمارهٔ ۱۹۰: دل پردهٔ عشق توست برگیر
نوشته خاقانی در دیوان اشعار خاقانی فصل غزلیات
دل پردهٔ عشق توست برگیر
جان تحفهٔ وصل توست بپذیر
تن هم سگ کوی توست دانی
دانم که نیرزدت به زنجیر
گفتی که بجوی تا بیابی
جستیم و نیافتیم تدبیر
در کار دلی که گمره توست
تقصیر نمیکنی ز تقصیر
تیری ز قضای بد سبق کرد
آمد دل من بخست بر خیر
آن تیر ز شست توست زیرا
نام تو نوشته بود بر تیر
خاقانی اگرچه هیچ کس نیست
هم هیچ مگو به هیچ برگیر