شمارهٔ ۱۵۶: خاقانیا ز نان طلبی آب رخ مریز

نوشته خاقانی در دیوان اشعار خاقانی فصل قطعات

خاقانیا ز نان طلبی آب رخ مریز

کان حرص کآب رخ برد آهنگ جان کند


آدم ز حرص گندم نان ناشده چه دید

با آدمی مطالبهٔ نان همان کند


بس مور کو به بردن نان ریزه‌ای ز راه

پی سودهٔ سان شود و جان زیان کند


آن طفل بین که ماهیکان چون کند شکار

بر سوزن خمیده چو یک پاره نان کند


از آدمی چه طرفه که ماهی در آب نیز

جان را ز حرص در سر کار دهان کند


نظر خود را بنویسید

نظرات