شمارهٔ ۲۳۸: غصهٔ دل گفت خاقانی که از ابناء جنس

نوشته خاقانی در دیوان اشعار خاقانی فصل قطعات

غصهٔ دل گفت خاقانی که از ابناء جنس

کس نماند و من به ناجنسان چنین وامانده‌ام


رهروان چون آفتاب آزاد و خندان رفته‌اند

من چرا چون ذره سرگردان و دروا مانده‌ام


همرهان بر جدول دجله چو مسطر رانده‌اند

من چو نقطه در خط بغداد یکتا مانده‌ام


دوستانم قطب و شمس و نجم و بوالبدر و شهاب

رفته و من چون سها در گوشه تنها مانده‌ام


همرهند این پنج تن چون کاف و ها یا عین و صاد

یک تنه چون قاف والقرآن من اینجا مانده‌ام


نظر خود را بنویسید

نظرات