غزل شماره ۲۵۹: ای رخت رشک آفتاب شده
نوشته انوری در دیوان انوری فصل غزلیات
ای رخت رشکِ آفتاب شده
آفتاب از رخت به تاب شده
آفتابیست آن دو عارضِ تو
زلفِ تو پیشِ او نقاب شده
زود بینم ز تیرِ غمزهیِ تو
عالمی سربهسر خراب شده
گرچه هست ای پریوشِ مهرو
بتگری را رخت مآب شده
هست بر آتشِ غمِ هجرت
جگرِ انوری کبابشده