غزل شماره ۳۱۹: ای روی تو آیت نکویی

نوشته انوری در دیوان انوری فصل غزلیات

ای روی تو آیت نکویی

حسن تو کمال خوبرویی


راتب شده عالم کهن را

هردم ز تو فتنه‌ای به نویی


معروف لبت به تنگ‌باری

چونان که دلت به تنگ‌خویی


بردی دل و در کمین جانی

یارب تو از این همه چه جویی


گویی شب وصل با تو گویم

الحق تو کنی خود آنچه گویی


در کوی غمت به جان رسیدم

گفتم تو کجا و در چه کویی


گفتا بدو روزه غیبت آخر

تا چند ز یک سخن که گویی


من هم به جوار زلف آنم

کز عشوه تو در جوال اویی


نظر خود را بنویسید

نظرات