شماره ۴۳۴ - قطعه زیر از حکیم شجاعی است که به انوری نوشته است: ای انوری تویی که به فضل و هنر سزند - احرار روزگار و افاضل ترا رهی

نوشته انوری در دیوان انوری فصل مقطعات

ای انوری تویی که به فضل و هنر سزند

احرار روزگار و افاضل ترا رهی


بودند در قدیم امیران و شاعران

واکنون شدت مسلم بر شاعران شهی


هستت خبر که هستم دور از تو ناتوان

اشکم چو ناردانه و رخسار چون بهی


مشغول بوده‌ای که نکردی عیادتم

یا خود مرا محل عیادت نمی‌نهی


نی‌نی ز ابلهی است مرا از تو این طمع

خیزد چنین طمع به حقیقت ز ابلهی


با رنج ناتوانی ای دوستان مرا

دل گشت پر ز انده و از صبر شد تهی


گوید طبیب بهتری امروز غم مخور

اینک برفت علت و آغاز شد بهی


غم این غمست و بس که ز من فوت می‌شود

در بزم صدر عالم رسم سه‌شنبهی


آن جنت نعیم اگر در جهان بود

ممکن ظهور جنت ماوی، فتلک هی


نظر خود را بنویسید

نظرات