رباعیات

نوشته انوری در دیوان انوری

رباعیات

رباعی شماره ۱: گفتم که به پایان رسد این درد و عنا رباعی شماره ۲: پیوسته حدیث من به گوشت بادا رباعی شماره ۳: نه صبر به گوشه‌ای نشاند ما را رباعی شماره ۴: آورد زری عماد رازی بچه را رباعی شماره ۵: ای هجر مگر نهایتی نیست ترا رباعی شماره ۶: این دل چو شب جوانی و راحت و تاب رباعی شماره ۷: هم طبع ملول گشت از آن شعر چو آب رباعی شماره ۸: زان روی که روز وصل آن در خوشاب رباعی شماره ۹: آن شد که به نزدیک من ای در خوشاب رباعی شماره ۱۰: بوطالب نعمه ای سپهرت طالب رباعی شماره ۱۱: هرچند که بر جزو بود کل غالب رباعی شماره ۱۲: ای گوهر تو بر آفرینش غالب رباعی شماره ۱۳: بس شب که به روز بردم اندر طلبت رباعی شماره ۱۴: دل باز چو بر دام غم عشق آویخت رباعی شماره ۱۵: ای گشته ضمیر چون بهشت از یادت رباعی شماره ۱۶: همواره چو بخت خود جوانی بادت رباعی شماره ۱۷: با بخل بود به غایتی پیوندت رباعی شماره ۱۸: ای سغبه آنانکه نمی‌جویندت رباعی شماره ۱۹: سیاره به خدمت سپرد خاک درت رباعی شماره ۲۰: در وصل تو عزم دل من روز نخست رباعی شماره ۲۱: آتش به سفال برنهادی ز نخست رباعی شماره ۲۲: دستم که به گوهر قناعت پیوست رباعی شماره ۲۳: جدت ورق زمانه از جور بشست رباعی شماره ۲۴: هجری که به روز غم مبادا دل و دست رباعی شماره ۲۵: جانا به تن شکسته و عزم درست رباعی شماره ۲۶: ای شاه ز قدرتی که در بازوی تست رباعی شماره ۲۷: با موزه به آب در دویدی به نخست رباعی شماره ۲۸: کار تنم از دست دلم رفت ز دست رباعی شماره ۲۹: دل در خم آن زلف معنبر بنشست رباعی شماره ۳۰: بوطالب نعمه ای گشاده‌دل و دست رباعی شماره ۳۱: ای صبر ز دست دل معشوقه‌پرست رباعی شماره ۳۲: دی می‌شد و از شکوفه شاخی در دست رباعی شماره ۳۳: از حادثه‌ای که هرچه زو گویم هست رباعی شماره ۳۴: دی با تو چنان شدم به یک خاست و نشست رباعی شماره ۳۵: گفتند که شعر تو ملک داشت به دست رباعی شماره ۳۶: ای عهد تو عید کامرانی پیوست رباعی شماره ۳۷: گفتند که گل چمن به یکبار آراست رباعی شماره ۳۸: در کوی تو هیچ کار من ناشده راست رباعی شماره ۳۹: عدل تو زمانه را نگهدار بس است رباعی شماره ۴۰: دل بر سر عهد استوار خویش است رباعی شماره ۴۱: عشقی که همه عمر بماند این است رباعی شماره ۴۲: از تو طمعم یکی صراحی باده است رباعی شماره ۴۳: ای شاه جهان ملک جهان حسب تراست رباعی شماره ۴۴: در سایه آن زلف مشوش که تراست رباعی شماره ۴۵: دوشینه شب ارچه جانم از رنج بکاست رباعی شماره ۴۶: کون خر ملک ریش گاو افتادست رباعی شماره ۴۷: تا حادثه قصد آل عمران کردست رباعی شماره ۴۸: زلف تو از آن دم که دلم بربودست رباعی شماره ۴۹: شاها به خدایی که ترا بگزیدست رباعی شماره ۵۰: آن چهره که هرکه وصف او بشنیدست رباعی شماره ۵۱: فرمان تو بر جهان قضای دگرست رباعی شماره ۵۲: چون حسن تو رنج من به عالم سمرست رباعی شماره ۵۳: در هر طرفی اگرچه یاری دگرست رباعی شماره ۵۴: دیدار تو در جهان جهانی دگرست رباعی شماره ۵۵: با رای تو صبح ملک بی‌گه خیزست رباعی شماره ۵۶: دل در هوس شراب گلرنگ خوشست رباعی شماره ۵۷: آن چیست که مقصود جهانی آنست رباعی شماره ۵۸: با دل گفتم چو یار بی فرمانست رباعی شماره ۵۹: با آنکه دلم در غم هجرت خونست رباعی شماره ۶۰: پایی که ز بند عالمی بیرونست رباعی شماره ۶۱: گر شرح نمی‌دهم که حالم چونست رباعی شماره ۶۲: تا دست امید ما شکستیم ز دوست رباعی شماره ۶۳: هردم ز تو گر تازه غمی باید هست رباعی شماره ۶۴: تا خرمن آز را دلت پیمانه‌ست رباعی شماره ۶۵: هجران تو دوش چون به من درنگریست رباعی شماره ۶۶: ای شاه نجیب کفشگر دانی کیست رباعی شماره ۶۷: می‌آمد و از دیده ما می‌نگریست رباعی شماره ۶۸: از وصل تو بر کناره می‌باید زیست رباعی شماره ۶۹: ای دل یارت که سر به سر کبر و منیست رباعی شماره ۷۰: بوطالب نعمه طالب نعمت نیست رباعی شماره ۷۱: پایی که نه در هوای تو در گل نیست رباعی شماره ۷۲: پای تو اگرچه در وفا محکم نیست رباعی شماره ۷۳: تا چند طلب کنم وفای تو که نیست رباعی شماره ۷۴: گر درخور قدر همتم سیمی نیست رباعی شماره ۷۵: محنت‌زده‌ای که کلبه‌ای داشت به دشت رباعی شماره ۷۶: گر بنده دو روز خدمتت را بگذاشت رباعی شماره ۷۷: اندوه تو چون دلم به شادی نگذاشت رباعی شماره ۷۸: چون آتش سودای تو جز دود نداشت رباعی شماره ۷۹: اندوه تو چون دلم به شادی انگاشت رباعی شماره ۸۰: عمری که تر و خشک من آن بود گذشت رباعی شماره ۸۱: دلبر ز وفا و مهر یکسر بگذشت رباعی شماره ۸۲: با دل گفتم که آن بتم دوش نهفت رباعی شماره ۸۳: با گل گفتم شکوفه در خاک بخفت رباعی شماره ۸۴: چشمم ز غمت به هر عقیقی که بسفت رباعی شماره ۸۵: از گردش این هفت مخالف بر هفت رباعی شماره ۸۶: سلطان که جهان جواد ازو بیش نیافت رباعی شماره ۸۷: عیشی که نمودم از جوانی همه رفت رباعی شماره ۸۸: معشوق مرا عهد من از یاد برفت رباعی شماره ۸۹: سلطان که جهان به عدل آراست برفت رباعی شماره ۹۰: دلبر چو دلم به عشوه بربود برفت رباعی شماره ۹۱: آن بت که به انصاف نکو بود برفت رباعی شماره ۹۲: حامی جهان ز جور افلاک برفت رباعی شماره ۹۳: آن بت که دلم به زلف چون شست گرفت رباعی شماره ۹۴: از شعله لاله جهان نور گرفت رباعی شماره ۹۵: چون با غم عشق تو دلم ساز گرفت رباعی شماره ۹۶: ای دل بخر آن زلف که دستت نگرفت رباعی شماره ۹۷: با یار مرا زور و ستم درنگرفت رباعی شماره ۹۸: ای روزی خصم پیش خورد حشمت رباعی شماره ۹۹: تا روز به شب چو سوسنم بی‌رویت رباعی شماره ۱۰۰: عمری بادت کزو به رشک آید نوح رباعی شماره ۱۰۱: عمری جگرم خورد ز بدخویی چرخ رباعی شماره ۱۰۲: از چرخ که کامی به مرادم ننهاد رباعی شماره ۱۰۳: دادم به امید روزگاری بر باد رباعی شماره ۱۰۴: جوهر که ز ایزدش همی نامد یاد رباعی شماره ۱۰۵: با هرکه زبان چرخ رازی بگشاد رباعی شماره ۱۰۶: با قدر تو آب آسمان ریخته باد رباعی شماره ۱۰۷: در چشمه تیغ بی‌کفت آب مباد رباعی شماره ۱۰۸: هرگز دلم از وفای تو فرد مباد رباعی شماره ۱۰۹: ای شاه زمین دور زمان بی‌تو مباد رباعی شماره ۱۱۰: حسن تو مرا ز نیکوان شاهی داد رباعی شماره ۱۱۱: مریخ سلاح چاوشان تو برد رباعی شماره ۱۱۲: چون نیست یقین که شب چه خواهد آورد رباعی شماره ۱۱۳: آن نور که ملک یافت از روی تو فرد رباعی شماره ۱۱۴: عاقل چو به حاصل جهان درنگرد رباعی شماره ۱۱۵: هر تیره شبی که ره به روزی نبرد رباعی شماره ۱۱۶: بوطالب نعمه آن جهانی همه مرد رباعی شماره ۱۱۷: این عمر که سرمایه ملکیست نه خرد رباعی شماره ۱۱۸: صد پرده شبی فلک ز من بردارد رباعی شماره ۱۱۹: خود عهد کسی کسی چنین بگذارد رباعی شماره ۱۲۰: گر یک شبه وصل بتم آواز آرد رباعی شماره ۱۲۱: باد سحری گذر به کویت دارد رباعی شماره ۱۲۲: گر دوست مرا به کام دشمن دارد رباعی شماره ۱۲۳: بیننده که چشم عاقبت‌بین دارد رباعی شماره ۱۲۴: نه دل ز وصال تو نشانی دارد رباعی شماره ۱۲۵: دل گرچه غمت ز جان نهان می‌دارد رباعی شماره ۱۲۶: شب رایت مشک رنگ بر کیوان برد رباعی شماره ۱۲۷: با آنکه غم عشق تو از من جان برد رباعی شماره ۱۲۸: دل در غم تو گر به مثل جان نبرد رباعی شماره ۱۲۹: موری که به چاه شست بازی گذرد رباعی شماره ۱۳۰: آن کو به من سوخته خرمن نگرد رباعی شماره ۱۳۱: سی سال درخت بخت من بار آورد رباعی شماره ۱۳۲: در عرصه ملکی که کمی نپذیرد رباعی شماره ۱۳۳: روی تو که شمع لاله زو درگیرد رباعی شماره ۱۳۴: گر دست غم تو دامن من گیرد رباعی شماره ۱۳۵: روی تو به دلبری جهان می‌گیرد رباعی شماره ۱۳۶: رایت که جهان به پشت پای اندازد رباعی شماره ۱۳۷: خاک قدم تو تاج خورشید ارزد رباعی شماره ۱۳۸: جانا غم تو به هر عطایی ارزد رباعی شماره ۱۳۹: رای تو که صلح روز ملک انگیزد رباعی شماره ۱۴۰: روزی که خرد سرشک رنگین ریزد رباعی شماره ۱۴۱: تشریف هوای تو به هر جان نرسد رباعی شماره ۱۴۲: نه مشکل روزگار حل خواهد شد رباعی شماره ۱۴۳: از عشق تو درجهان سمر خواهم شد رباعی شماره ۱۴۴: رای تو به هیچ رای خرسند نشد رباعی شماره ۱۴۵: آخر دل من به وصل پیروز نشد رباعی شماره ۱۴۶: عدل تو چو سایه بر ممالک پوشد رباعی شماره ۱۴۷: با آنکه زمانه جز بدی نسگالد رباعی شماره ۱۴۸: زلف تو به فتنه باز بیرون آمد رباعی شماره ۱۴۹: رخسار تو چون سوسن آزاد آمد رباعی شماره ۱۵۰: تا رای تو از قدح به شمشیر آمد رباعی شماره ۱۵۱: آنی که کفت ضامن ارزاق آمد رباعی شماره ۱۵۲: رنجی که مرا ز هجر آن ماه آمد رباعی شماره ۱۵۳: چون سایه دویدم از پسش روزی چند رباعی شماره ۱۵۴: ای دل چه کنی به عشوه خود را خرسند رباعی شماره ۱۵۵: پست افکندم غم تو ای سرو بلند رباعی شماره ۱۵۶: آن روز که جان نامه عشق تو بخواند رباعی شماره ۱۵۷: خوی تو ز دوستی چو دامن بفشاند رباعی شماره ۱۵۸: ای دل ز هزار دیده خون می‌راند رباعی شماره ۱۵۹: با آنکه همه کار جهان او راند رباعی شماره ۱۶۰: چندان که مرا دلبر من رنجاند رباعی شماره ۱۶۱: یکباره مرا بلایت از پای نشاند رباعی شماره ۱۶۲: ای دیده دل آیت بلا می‌خواند رباعی شماره ۱۶۳: چون روز علم زد به حسامت ماند رباعی شماره ۱۶۴: هم ابر به دست درفشانت ماند رباعی شماره ۱۶۵: خورشید به روشنی رایت ماند رباعی شماره ۱۶۶: با روی تو از عافیت افسانه بماند رباعی شماره ۱۶۷: مسعود سعادت جهان بود نماند رباعی شماره ۱۶۸: ما را به جز از نیاز هیچ چیز نماند رباعی شماره ۱۶۹: تا طارم نه سپهر آراسته‌اند رباعی شماره ۱۷۰: چشم و دل من که هرچه گویم هستند رباعی شماره ۱۷۱: یاران به جهان چشم چو گل بگشادند رباعی شماره ۱۷۲: زان پس که دل و دیده بر من سپرند رباعی شماره ۱۷۳: بس دور که چرخ و اختران بگذراند رباعی شماره ۱۷۴: در بزمگهی که مطربی کوس کند رباعی شماره ۱۷۵: زلف تو مصاف عنبر تر شکند رباعی شماره ۱۷۶: دلدار دل مرا ز من باز افکند رباعی شماره ۱۷۷: دلبر چو ز من قوت روان باز افکند رباعی شماره ۱۷۸: خوش خوش چو مرا دم تودر دام افکند رباعی شماره ۱۷۹: گردون به خیال سیر نانت نکند رباعی شماره ۱۸۰: شادم به تو گر فلک حزینم نکند رباعی شماره ۱۸۱: شمشیر تو با خصم تو پیمان نکند رباعی شماره ۱۸۲: سلطان غمت بنده‌نوازی نکند رباعی شماره ۱۸۳: گلها چو به باغ جلوه را ساز کنند رباعی شماره ۱۸۴: این طایفه گر مروت آیین نکنند رباعی شماره ۱۸۵: قومی که در این سفر مرا همراهند رباعی شماره ۱۸۶: گردون چو نشست و خاست تو می‌بیند رباعی شماره ۱۸۷: چشم تو در آیینه به چشم تو نمود رباعی شماره ۱۸۸: گفت آنکه مرا ره سلامت بنمود رباعی شماره ۱۸۹: دستت به سخا چون ید بیضا بنمود رباعی شماره ۱۹۰: با دل گفتم که عشق چون روی نمود رباعی شماره ۱۹۱: شبها ز غمت ستم کشم باید بود رباعی شماره ۱۹۲: گردون به وصال ما موافق زان بود رباعی شماره ۱۹۳: دوشم ز فراق تو همه شیون بود رباعی شماره ۱۹۴: یک نیم دمم از جهان به دست آمده بود رباعی شماره ۱۹۵: بر عید رخت دلم چو پیروز نبود رباعی شماره ۱۹۶: دل درخور صحبت دل‌افروز نبود رباعی شماره ۱۹۷: گل یک شبه شد هین که چو گستاخ شود رباعی شماره ۱۹۸: هر کو نه به خدمت تو خرسند شود رباعی شماره ۱۹۹: آخر غم غور از دلم دور شود رباعی شماره ۲۰۰: تسلیم چو بر حادثه پیروز شود رباعی شماره ۲۰۱: آنرا که خرد مصلحت‌آموز شود رباعی شماره ۲۰۲: با آنکه غم از دلم برون می‌نشود رباعی شماره ۲۰۳: یک شب مه گردون به رخت می‌نگرید رباعی شماره ۲۰۴: آن روز که بنده خاک خدمت بوسید رباعی شماره ۲۰۵: بیداد فلک پرده رازم بدرید رباعی شماره ۲۰۶: زان پس که وصال روی در پرده کشید رباعی شماره ۲۰۷: در مستی اگر ببرد خوابم شاید رباعی شماره ۲۰۸: جان یک نفس از درد تو می‌ناساید رباعی شماره ۲۰۹: یک در فلک از امید من نگشاید رباعی شماره ۲۱۰: بس راه که پای همتم پیماید رباعی شماره ۲۱۱: دی قهر تو گفتی که اجل می‌زاید رباعی شماره ۲۱۲: زلف تو که در فتنه کنون می‌آید رباعی شماره ۲۱۳: گر بنده ز آب می‌بترسد شاید رباعی شماره ۲۱۴: تا رای تو از قدح به شمشیر آید رباعی شماره ۲۱۵: لایق به جان شاه جهانی باید رباعی شماره ۲۱۶: هم توسن چرخ زیر زین را شاید رباعی شماره ۲۱۷: وصل تو که از سنگ برون می‌آید رباعی شماره ۲۱۸: باری بنگر که چشم من چون گرید رباعی شماره ۲۱۹: با گل گفتم ابر چرا می‌گرید رباعی شماره ۲۲۰: گفتم ز فراق یاسمن می‌گرید رباعی شماره ۲۲۱: شد عمر و زمانه را جوادی نرسید رباعی شماره ۲۲۲: گویی که میفکن دبه در پای شتر رباعی شماره ۲۲۳: رای تو که آفتاب فضلست و هنر رباعی شماره ۲۲۴: ای عشق به جز غمم رفیقی دگر آر رباعی شماره ۲۲۵: دی ما و می و عیش خوش و روی نگار رباعی شماره ۲۲۶: در دست غمت دلم زبونست این بار رباعی شماره ۲۲۷: دل محنت تازه چاشنی کرد آخر رباعی شماره ۲۲۸: بر من شب هجر تو سرآید آخر رباعی شماره ۲۲۹: ما این همه غم با که گساریم آخر رباعی شماره ۲۳۰: ای ماه تمام برنیایی آخر رباعی شماره ۲۳۱: دی گر بفزود عز دین عدل عمر رباعی شماره ۲۳۲: خورشید ز رای مقتفی دارد نور رباعی شماره ۲۳۳: ای رای تو آفتاب و ای کلک تو تیر رباعی شماره ۲۳۴: هستم شب و روز و روز و شب در تدبیر رباعی شماره ۲۳۵: منصوریه هرگزت درآمد به ضمیر رباعی شماره ۲۳۶: ای چرخ نفور از جفای تو نفیر رباعی شماره ۲۳۷: ای دل هم از ابتدا دل از جان برگیر رباعی شماره ۲۳۸: از دست تو بنده داستانی شده گیر رباعی شماره ۲۳۹: جز بنده رفیق و عاشق و یار مگیر رباعی شماره ۲۴۰: از آرزوی خیال تو روز دراز رباعی شماره ۲۴۱: ای دست تو در جفا چو زلف تو دراز رباعی شماره ۲۴۲: آن شد که من از عشق تو شبهای دراز رباعی شماره ۲۴۳: زان شب که به روز برده‌ام با تو به ناز رباعی شماره ۲۴۴: دل شادی روز وصلت ای شمع طراز رباعی شماره ۲۴۵: گر در طلب صحبتم ای شمع طراز رباعی شماره ۲۴۶: ای دل بخریدی دم آن شمع طراز رباعی شماره ۲۴۷: گرمابه به کام انوری بود امروز رباعی شماره ۲۴۸: آن دل که تو دیده‌ای فکارست هنوز رباعی شماره ۲۴۹: نایی بر من به خانه‌ای شورانگیز رباعی شماره ۲۵۰: بازار قبول گل چو شد خوش خوش تیز رباعی شماره ۲۵۱: ای ماه ز سودای تو در آتش تیز رباعی شماره ۲۵۲: پیروزشه ای خورده سپهر از تو هراس رباعی شماره ۲۵۳: ماییم درین گنبد دیرینه اساس رباعی شماره ۲۵۴: در منزل دل غم تو می‌آید و بس رباعی شماره ۲۵۵: روزی که کنم هجر ترا بر دل خوش رباعی شماره ۲۵۶: ماییم و دو شیشکک می روشن و خوش رباعی شماره ۲۵۷: چون بندگی شهت نمی‌آید خوش رباعی شماره ۲۵۸: ای دل تو برو به نزد جانان می‌باش رباعی شماره ۲۵۹: ای ماه رکاب خسرو گردون رخش رباعی شماره ۲۶۰: گفتم که گهی چند نپرسم خبرش رباعی شماره ۲۶۱: هر تیر جفا که داری اندر ترکش رباعی شماره ۲۶۲: دوش از کف وصل آن بت عشوه فروش رباعی شماره ۲۶۳: از خاک درت ساخته‌ام مفرش خویش رباعی شماره ۲۶۴: یک چند نهان از دل بی‌حاصل خویش رباعی شماره ۲۶۵: با خاک برابرم ز بی‌سنگی خویش رباعی شماره ۲۶۶: داری ز جهان زیاده از حصه خویش رباعی شماره ۲۶۷: گل روز دو عرض می‌دهد مایه خویش رباعی شماره ۲۶۸: تا دست طمع بشستم از عالم خاک رباعی شماره ۲۶۹: ای جاه تو چون سماک و عالم چو سمک رباعی شماره ۲۷۰: زین رنگ برآوردن بر فور فلک رباعی شماره ۲۷۱: در منزل آبگینه هنگام درنگ رباعی شماره ۲۷۲: ای مسند تو قاعده دولت گل رباعی شماره ۲۷۳: ای گوهر تو خلاصه عالم گل رباعی شماره ۲۷۴: آخر شب دوش بی‌تو ای شمع چگل رباعی شماره ۲۷۵: آمیختم از بهر تو صد رنگ و حیل رباعی شماره ۲۷۶: ای چشم زمانه کرده روشن به جمال رباعی شماره ۲۷۷: زین عمر به تعجیل دوان سوی زوال رباعی شماره ۲۷۸: در هجر همی بسوزم از شرم خیال رباعی شماره ۲۷۹: منزل دوردست و روز بی‌گاه ای دل رباعی شماره ۲۸۰: ای دل طمع از وصال جانان بگسل رباعی شماره ۲۸۱: پیراهن گل دریده شد بر تن گل رباعی شماره ۲۸۲: صف زد حشم بهار پیرامن گل رباعی شماره ۲۸۳: تاب رخ یار من نداری ای گل رباعی شماره ۲۸۴: آنم که ندانم نه وجود و نه عدم رباعی شماره ۲۸۵: دردا که فرو شد لب شادی را غم رباعی شماره ۲۸۶: ای گوهر تو اصل طفیل آدم رباعی شماره ۲۸۷: چرخا زحلت نحس‌ترست یا بهرام رباعی شماره ۲۸۸: ای زیر همای همتت چرخ مدام رباعی شماره ۲۸۹: رفتم چو نبود بیش از این جای مقام رباعی شماره ۲۹۰: از مشرق دست گوهر آل نظام رباعی شماره ۲۹۱: دل فرق نمی‌کند همی دانه ز دام رباعی شماره ۲۹۲: هر مرحله‌ای که رخت برداشته‌ام رباعی شماره ۲۹۳: با یاد تو ای ریخته عشقت آبم رباعی شماره ۲۹۴: بختی نه کزو نصیب جز غم یابم رباعی شماره ۲۹۵: من غره به گفتار محال تو شدم رباعی شماره ۲۹۶: دی کرد وداع بر جناح سفرم رباعی شماره ۲۹۷: روزی که به حیلت به شب تیره برم رباعی شماره ۲۹۸: زلف تو دلم برد و به جان در خطرم رباعی شماره ۲۹۹: سودای تو بیرون شده یکسر ز سرم رباعی شماره ۳۰۰: چون روی ندارم که به رویت نگرم رباعی شماره ۳۰۱: ای دل ز فلک چرا نیوشی آزرم رباعی شماره ۳۰۲: آخر ز تو چون روی به خون تر دارم رباعی شماره ۳۰۳: از غم صدف دو دیده پر در دارم رباعی شماره ۳۰۴: در کوی غمت هزار منزل دارم رباعی شماره ۳۰۵: راز تو ز بیم خصم پنهان دارم رباعی شماره ۳۰۶: نه در غم عشق یار یاری دارم رباعی شماره ۳۰۷: ای دل ز وصال تو نشانی دارم رباعی شماره ۳۰۸: من با تو که عشق جاودانی دارم رباعی شماره ۳۰۹: نام تو نویسم ار قلم بردارم رباعی شماره ۳۱۰: در کار تو هر روز گرفتارترم رباعی شماره ۳۱۱: بفروختمت سزد به جان باز خرم رباعی شماره ۳۱۲: من بنده که کمتر سگ کویت باشم رباعی شماره ۳۱۳: بینم دل خویش گر دهانت اندیشم رباعی شماره ۳۱۴: خوار و خجلم خوار و خجل باد دلم رباعی شماره ۳۱۵: بر چرخ رسید از تو دم سرد دلم رباعی شماره ۳۱۶: ای خورده به واجبی چو مردان غم علم رباعی شماره ۳۱۷: پر شد ز شراب عشق جانا جامم رباعی شماره ۳۱۸: در خدمت تست عقل و هوش و جانم رباعی شماره ۳۱۹: ای دل چو به غمهای جهان درمانم رباعی شماره ۳۲۰: شبها چو ز روز وصل او یاد کنم رباعی شماره ۳۲۱: بازیچه دور آسمانم چه کنم رباعی شماره ۳۲۲: چون حرب کنم هیچ محابا نکنم رباعی شماره ۳۲۳: می نوش کنم ولیک مستی نکنم *(منتسب به چند نفر) رباعی شماره ۳۲۴: کس نیست غم اندوخته‌تر زین که منم رباعی شماره ۳۲۵: بر آتش هجر عمری ار بنشینم رباعی شماره ۳۲۶: آن دیده ندارم که به خوابت بینم رباعی شماره ۳۲۷: من دل به کسی جز از تو آسان ندهم رباعی شماره ۳۲۸: ای سایه آنک ملک او هست قدیم رباعی شماره ۳۲۹: شکر ایزد را که خسرو هفت اقلیم رباعی شماره ۳۳۰: در موج خطر مرفهی همچو کلیم رباعی شماره ۳۳۱: چون پای همی تحفه برد هر جایم رباعی شماره ۳۳۲: ای عشق در آفاق بسی تاختیم رباعی شماره ۳۳۳: دی یک دو قدح شراب صافی خوردیم رباعی شماره ۳۳۴: سبحان‌الله غمی به پایان نبریم رباعی شماره ۳۳۵: با گل گفتم چون به چمن برگذریم رباعی شماره ۳۳۶: اندیشه انتقام چون جزم کنیم رباعی شماره ۳۳۷: ای دل چو غم نوت دهد چرخ کهن رباعی شماره ۳۳۸: ماییم و صراحی و شراب روشن رباعی شماره ۳۳۹: باغیست چو نوبهار از رنگ خزان رباعی شماره ۳۴۰: ای دل مگذار عمر چون بی‌خبران رباعی شماره ۳۴۱: شخصی دارم زنده به جان دگران رباعی شماره ۳۴۲: ای ساخته گشته از تو کار دگران رباعی شماره ۳۴۳: زلفت به رسنهاش برآورد کشان رباعی شماره ۳۴۴: چون روی حیل نبود پایاب جهان رباعی شماره ۳۴۵: آیا گهر وصل تو یارم سفتن رباعی شماره ۳۴۶: ای دل چو نمی‌نهد سپهرت گردن رباعی شماره ۳۴۷: زرق است جهان تو زرق کن از هر فن رباعی شماره ۳۴۸: زین جور اگر گذر توان کرد بکن رباعی شماره ۳۴۹: هرچ از چو تویی نزیبد ای دوست مکن رباعی شماره ۳۵۰: ای دل ز سر نهاد پرواز مکن رباعی شماره ۳۵۱: جانا لبم از شراب غم خشک مکن رباعی شماره ۳۵۲: هستم ز تو دلشکسته‌ای عهد شکن رباعی شماره ۳۵۳: می‌سوز تو خرمن شکیبایی من رباعی شماره ۳۵۴: در دام غم تو بسته‌ای هست چو من؟ *(منتسب به چند نفر) رباعی شماره ۳۵۵: ای گنده دهان چو شیر و چون گرگ حرون رباعی شماره ۳۵۶: چشمم ز همه جهان فرازست اکنون رباعی شماره ۳۵۷: بوطالب نعمت ای همه دولت و دین رباعی شماره ۳۵۸: شاها ز خزانه تو ریحان و سمین رباعی شماره ۳۵۹: شاهان ممالک تو مودود و معین رباعی شماره ۳۶۰: گفتی چه شود کار فراقت یک‌سو رباعی شماره ۳۶۱: آن ماه که ماه نو سزد یاره او رباعی شماره ۳۶۲: ای راحت آن نفس که جان زد با تو رباعی شماره ۳۶۳: رفتم چو نماند هیچ آبم بر تو رباعی شماره ۳۶۴: دستی نه که گستاخ بکوبد در تو رباعی شماره ۳۶۵: گر هیچ سعادتم رساند بر تو رباعی شماره ۳۶۶: دل هرچه ز بد دید پسندید از تو رباعی شماره ۳۶۷: آن صبر که حامی منست از غم تو رباعی شماره ۳۶۸: دورم ز قرار و خواب از دوری تو رباعی شماره ۳۶۹: جان درد تو یادگار دارد بی‌تو رباعی شماره ۳۷۰: دست تو که جود در سجود آید ازو رباعی شماره ۳۷۱: آن دل که نشان نیست مرا در بر ازو رباعی شماره ۳۷۲: آن بت که به دست غم گرفتارم ازو رباعی شماره ۳۷۳: کسری که کمان عدل او کرد به زه رباعی شماره ۳۷۴: چون باز کنی ز زلف پرتاب گره رباعی شماره ۳۷۵: ای نحس چو مریخ و زحل بی‌گه و گاه رباعی شماره ۳۷۶: با روز رخ تو گرچه ای روت چو ماه رباعی شماره ۳۷۷: از بهر هلال عید آن مه ناگاه رباعی شماره ۳۷۸: با من به سخن درآمد امروز پگاه رباعی شماره ۳۷۹: بر من در محنت و بلا باز مخواه رباعی شماره ۳۸۰: ای امر تو ملک را عنان بگرفته رباعی شماره ۳۸۱: ای لشکر تو روی زمین بگرفته رباعی شماره ۳۸۲: دی طوف چمن کرده سه چاری خورده رباعی شماره ۳۸۳: آیا که مرا تو دست گیری یا نه رباعی شماره ۳۸۴: در راه فرید کاتب فرزانه رباعی شماره ۳۸۵: ای فتنه روزگار شب‌پوش منه رباعی شماره ۳۸۶: مریخ به خنجر تو جوید فتوی رباعی شماره ۳۸۷: پایی که مرا نزد تو بد راهنمای رباعی شماره ۳۸۸: در مرتبه از سپهر پیش آمده‌ای رباعی شماره ۳۸۹: بر چرخ همیشه هم‌عنان رانده‌ای رباعی شماره ۳۹۰: زان شب که نشستیم به هم با طربی رباعی شماره ۳۹۱: عمزاد و عمزاد خریدند بری رباعی شماره ۳۹۲: دوش ارنه وقارت به زمین پیوستی رباعی شماره ۳۹۳: دوش از سر درد نیستی در مستی رباعی شماره ۳۹۴: گر دل پی یار گیردی نیکستی رباعی شماره ۳۹۵: گر شعر در مراد می‌بگشادی رباعی شماره ۳۹۶: ای دل تو بسی که از غمش خون خوردی رباعی شماره ۳۹۷: با دل گفتم گرد بلا می‌گردی رباعی شماره ۳۹۸: در کفر گریزم ار تو ایمان گردی رباعی شماره ۳۹۹: دی در چمن آن زمان که طوفی کردی رباعی شماره ۴۰۰: جانا بر نور شمع دود آوردی رباعی شماره ۴۰۱: دیروز که در سرای عالی بودی رباعی شماره ۴۰۲: گر همت من دل به جهان برنهدی رباعی شماره ۴۰۳: هر شب بت من به وقت باد سحری رباعی شماره ۴۰۴: کویی که درو مست و بهش درگذری رباعی شماره ۴۰۵: ای شب چو ز نالهای من بی‌خبری رباعی شماره ۴۰۶: دل سیر نگرددت ز بیدادگری رباعی شماره ۴۰۷: با دلبرم از زبان باد سحری رباعی شماره ۴۰۸: ای دل بنشین به عافیت کو داری رباعی شماره ۴۰۹: مسعود قزل مست نه‌ای هشیاری رباعی شماره ۴۱۰: گفتی که به هر قطعه مرا هر باری رباعی شماره ۴۱۱: ای دل به غم عشق بدین دشواری رباعی شماره ۴۱۲: بر سنگ قناعت ار عیاری داری رباعی شماره ۴۱۳: در بنده به دیده دگر می‌نگری رباعی شماره ۴۱۴: چون چنگ خودم به عمری ار بنوازی رباعی شماره ۴۱۵: چون صبح درآمد به جهان‌افروزی رباعی شماره ۴۱۶: بر جان منت نیست دمی دلسوزی رباعی شماره ۴۱۷: هرکو به مواظبت بخواند چیزی رباعی شماره ۴۱۸: ای نوبت تو گذشته از چرخ بسی رباعی شماره ۴۱۹: دی درویشی به راز با همنفسی رباعی شماره ۴۲۰: با دل گفتم که‌ای همه قلاشی رباعی شماره ۴۲۱: تا چند ز جان مستمند اندیشی رباعی شماره ۴۲۲: ای پیش کفت جود فلک زراقی رباعی شماره ۴۲۳: ای نسبت تو هم به نبی هم به علی رباعی شماره ۴۲۴: کو آنکه ز غم دست به جایی زدمی رباعی شماره ۴۲۵: گر من ز فلک همی شکایت کنمی رباعی شماره ۴۲۶: گر عقل عزیز را به فرمان شومی رباعی شماره ۴۲۷: صدرا چو تو چشم آسمان بیند نی رباعی شماره ۴۲۸: شاها چو تو مادر زمان زاید نی رباعی شماره ۴۲۹: ای چرخ جز آیت بلا خوانی نی رباعی شماره ۴۳۰: در ملک چنین که وسعتش می‌دانی رباعی شماره ۴۳۱: ای دل طمعم زان همه سرگردانی رباعی شماره ۴۳۲: ای شاه گر آنچه می‌توانی نکنی رباعی شماره ۴۳۳: ای گل گهر ژاله چو در گوش کنی رباعی شماره ۴۳۴: گر در همه عمر یک نکویی بکنی رباعی شماره ۴۳۵: با بوعلی اب ارب هم بنشینی رباعی شماره ۴۳۶: رو رو که تو یار چو منی کم بینی رباعی شماره ۴۳۷: هر روز به نویی ای بت سلسله‌موی رباعی شماره ۴۳۸: شب نیست دلا که از غمش خون نشوی رباعی شماره ۴۳۹: گفتم که نثار، جان کنم گر آیی رباعی شماره ۴۴۰: چون دیده فرو ریخت به رخ بینایی رباعی شماره ۴۴۱: ای محنت هجر بر دلم سر نایی رباعی شماره ۴۴۲: با دل گفتم گرد بلا می‌پویی رباعی شماره ۴۴۳: صورت‌گر فطرت ننگارد چو تویی رباعی شماره ۴۴۴: ای نامتحرک حیوانی که تویی