غزل شماره ۲۰۲: عشق بی‌علت ترنج دوستی بار آورد

نوشته اوحدی در دیوان اشعار اوحدی فصل غزلیات

عشق بی‌علت ترنج دوستی بار آورد

گر به علت عشق ورزی رنج و تیمار آورد


چیست پیش پاکبازان کام دل جستن؟ غرض

وین غرض در دوستی نقصان بسیار آورد


در میان مهربانان مهر دار و گو مباش

همت ارباب دل خود سنگ در کار آورد


جذب مغناطیس بین کاهن به خود چون می‌کشد؟

کم ز سنگی نیستی کاهن به رفتار آورد


گر دل اندر کافری بندد جوانی پاکباز

در نهان او مسلمانی پدیدار آورد


یار گردن کش ز دامت گر چه سر بیرون برد

این کمند آخر همش روزی گرفتار آورد


گر ز خوبان دوستی خواهی، به پاکی میل کن

میل خوبان جنبش اندر نقش دیوار آورد


از برای عاشقست این ناز و غنج و چشم و روی

خواجه بهر مشتری جوهر به بازار آورد


اوحدی، گر کژ روی انکار دشمن لازمست

دوستی چون راست ورزی دشمن اقرار آورد


نظر خود را بنویسید

نظرات