غزل شماره ۳۳۱: میان ما و تو دوری به اختیار نبود

نوشته اوحدی در دیوان اشعار اوحدی فصل غزلیات

میان ما و تو دوری به اختیار نبود

مرا زمان فراق تو در شمار نبود


گذار بود مرا با تو هر دمی ز هوس

به منزلی، که هوا را در آن گذار نبود


حدیث گفتن و اندیشه از رقیبی نه

بهم رسیدن و تشویش انتظار نبود


به چند گونه مرا از تو بوسه بود و کنار

که هیچ گونه ترا از برم کنار نبود


کنون ز هجر به روزی فتاده‌ام، که درو

گمان می‌برم که خود آن روز و روزگار نبود


هزار یار فزون داشتم، که هیچ مدد

ز هیچ یار ندیدم، چو بخت یار نبود


نظر به کار دل او حدیث بود ولی

چه سود از آن؟ چو دل ساده مرد کار نبود


نظر خود را بنویسید

نظرات