غزل شماره ۸۱۱: ای ترک حور زاده، ز تندی و کودکی

نوشته اوحدی در دیوان اشعار اوحدی فصل غزلیات

ای ترک حور زاده، ز تندی و کودکی

خون دل شکستهٔ ما را چه می‌مکی؟


بگشای زلف و غارت دلها ببین، اگر

از بند زلف دل‌شکن خویش درشکی


مانند گل ز جامه پدیدار میشود

اندام روشن تو ز خوبی و نازکی


هر کس که دید روی ترا نیک روز شد

روزت خجسته باد! که ماهی مبارکی


ترک تو چون کنم؟ که ز ترکی هزار بار

گر تیغ بر سرم شکنی، تاج تارکی


گویی حسود چاره سگالم چها کند؟

گر بشنود دگر که تو با اوحدی یکی


نظر خود را بنویسید

نظرات