شماره ۱: او ذیر و راذه دیم تارو - از بوی تو و اذصبح تارو

نوشته اوحدی در دیوان اشعار اوحدی فصل فی لسان الاصفهانیه

او ذیر و راذه دیم تارو

از بوی تو و اذصبح تارو


اندوه تو تا و دل در مه

نش هشت که دل و ماورابو


کر ژیرک عالمت بوینو

سن کژ بیو که کژه خارو


دیم تو خورو و چشم موتر

هشکش ویکروان خوزارو


تا کی و کی انتظار فردا

آروم بپرس آرو آرو


زلف تودکرد کیخ دیمت

ماریوسیا که دل نمارو


برتش دل ویست شارواهنن

فردا کرو کر که دل دل دارو


دل کت پرذر و غم و دی کرت

جاریش ببر که سخت زارو


ویدا ذکر همیشه آخر

کاری وه کر که این چه کارو


نظر خود را بنویسید

نظرات