بخش ۳۱ - شنیدن عاشق سخن معشوق را: برید دوست چون آورد نامه - درید آن عاشق از اندوه جامه
نوشته اوحدی در منطقالعشاق اوحدی فصل اشعار منطق العشاق اوحدی
برید دوست چون آورد نامه
درید آن عاشق از اندوه جامه
سلامی دید، دور از هر سلامت
حدیثی سر به سر جنگ و ملامت
بدانست از سواد نامهٔ دوست
فراغ خاطر خود کامهٔ دوست
به دل گفتا: بکن زین کار دندان
جفا بر خود مکن چندین که چندان
دل آن بیوفا در بند ما نیست
دگر بارش سر پیوند ما نیست