بخش ۴۶ - حکایت: پسری با پدر به زاری گفت - که: مرا یار شو به همسر و جفت

نوشته اوحدی در جام جم اوحدی فصل اشعار جام جم اوحدی

پسری با پدر به زاری گفت

که: مرا یار شو به همسر و جفت


گفت بابا: زنا کن و زن نه

پند گیر از خلایق، از من نه


در زنا گر بگیردت عسسی

بهلد، کاو گرفت چون تو بسی


زن بخواهی تو را رها نکند،

ور تو بگذاریش چه‌‎ها نکند؟


از من و مادرت نگیری پند

چند دیدی و نیز دیدم چند


آن رها کن که نان و هیمه نماند

ریش بابا ببین که: نیمه نماند


نظر خود را بنویسید

نظرات