بخش ۵۰ - در تربیت اولاد: شرم دار، ای پدر، ز فرزندان - ناپسندیده هیچ مپسند آن

نوشته اوحدی در جام جم اوحدی فصل اشعار جام جم اوحدی

شرم دار، ای پدر، ز فرزندان

ناپسندیده هیچ مپسند آن


با پسر قول زشت و فحش مگوی

تا نگردد لئیم و فاحشه گوی


تو بدارش به گفتها آزرم

تا بدارد ز کرده‌های تو شرم


بچهٔ خویش را به ناز مدار

نظرش هم ز کار باز مدار


چون به خواری برآید و سختی

نکشد محنت و زبون بختی


کارش آموز، تا شود بنده

جور کن، تا شود سر افگنده


مدهش دل، که پهلوان گردد

تو شوی پیر و او جوان گردد


گر کمانش خری، چو تیر شود

ور کمر یافت، خود اسیر شود


ننشیند، سفر کند ز برت

بگدازد ز هجر خود جگرت


هر دم آید به روی او خطری

هر زمان آورند ازو خبری


مادر از اشتیاق او میرد

پدر اندر فراق او میرد


چون هوس کرد پنجه و کشتیش

گر اجازت دهی همی کشتیش


یا به جنگیش برند و سر بدهد

یا شود دزد مال و زر بنهد


گر چه فرزند کشتهٔ تو بود

این بلا دست‌رشتهٔ تو بود


نظر خود را بنویسید

نظرات