شمارهٔ ۱۱۰: ساقیان آبم بجام لعل شکر خا برند
نوشته خواجوی کرمانی در بدایع الجمال دیوان اشعار خواجوی کرمانی فصل شوقیات
ساقیان آبم بجام لعل شکر خا برند
شاهدان خوابم بچشم جادوی شهلا برند
گه بسوی دیرم از مقصوره ی جامع کشند
گه بمعراجم زبام مسجد اقصی برند
ساکنان کعبه هر ساعت بجست و جوی من
از صوامع ره بخلوتخانه ی ترسا برند
روز و شب خاشاک روبان در دیر مغان
مست و بیخود دوش بر دوش آورندم یا برند
گر کنی زنجیرم از زلف مسلسل عاقلان
رشک بر دیوانگان بی سر و بی پا برند
مشک غمازست ورنی کی بشب شوریدگان
از پی دل ره بدان گیسوی مشک آسا برند
گر بجنت یا سقر سرگشتگان عشق را
روز محشر از لحد آشفته و شیدا برند
باد پیمایان که بر آتش زنند از باده آب
پیش یاقوت تو آب ساغر صهبا برند
هر شبی دفتر نویسان ورق پرداز شام
از سواد خط سبزت نسخه ی سودا برند
در هوای لعل دُر پاشت بدامن سائلان
هر دم از بحرین چشمم لؤلؤ لالا برند
خاکیان با گریه ی ما خنده بر دریا زنند
و آب روشن دمبدم از چشمهای ما برند
چون کند خواجو حدیث منظرت فردوسیان
گوهر نظمش ز بهر زیور حورا برند