غزلیات

نوشته خواجوی کرمانی در صنایع الکمال دیوان اشعار خواجوی کرمانی بخش حضریات

غزلیات

شمارهٔ ۱: سبحان من یسبّحه الرَّمل فی القفار شمارهٔ ۲: می رود آب رخ از باده ی گلرنگ مرا شمارهٔ ۳: ساقیا وقتِ صبوح آمد بیار آن جام را شمارهٔ ۴: دست گیرید درین واقعه کافتاد مرا شمارهٔ ۵: آب آتش می برد خورشید شب پوش شما شمارهٔ ۶: همچو بالات بگویم سخنی راست تو را شمارهٔ ۷: مگذار مطرب را دمی کز چنگ بنهد چنگ را شمارهٔ ۸: یاد باد آنکه بروی تو نظر بود مرا شمارهٔ ۹: آن نقش بین که فتنه کند نقش بند را شمارهٔ ۱۰: رام را گر برگ گل باشد نبیند ویس را شمارهٔ ۱۱: وقت صبوح شد بیار آن خور مه نقاب را شمارهٔ ۱۲: ای ماه قیچاقی شب است از سر بِنِهْ بَغطاق را شمارهٔ ۱۳: آن ماه مهر پیکر نامهربان ما شمارهٔ ۱۴: رحم بر گدایان نیست ماه نیمروزی را شمارهٔ ۱۵: گوئیا عزم ندارد که شود روز امشب شمارهٔ ۱۶: ای چشم نیمخواب تو از من ربوده خواب شمارهٔ ۱۷: ای لب لعلت ز آب زندگانی برده آب شمارهٔ ۱۸: طمع مدار که دوری گزینم از رخ خوب شمارهٔ ۱۹: دیشب در آمد آن بت مه‌روی شب‌نقاب شمارهٔ ۲۰: ای ز چشمت رفته خواب از چشم خواب شمارهٔ ۲۱: مغنّی وقت آن آمد که بنوازی رباب شمارهٔ ۲۲: ای کرده مه را از تیره شب نقاب شمارهٔ ۲۳: ای خط سبز تو همچون برگ نیلوفر در آب شمارهٔ ۲۴: طرّه مشکین نباشد بر رخ جانان غریب شمارهٔ ۲۵: سحر بگوش صبوحی کشان باده پرست شمارهٔ ۲۶: زلفش نافه ی تاتار تاریست شمارهٔ ۲۷: شعاع چشمه ی مهر از فروغ رخسارست شمارهٔ ۲۸: دلبرا سنبل هندوی تو در تاب چراست شمارهٔ ۲۹: وه که از دست سرزلف سیاهت چه کشیدست شمارهٔ ۳۰: این باد کدامست که از کوی شما خاست شمارهٔ ۳۱: لب شیرین تو هر دم شکرانگیزترست شمارهٔ ۳۲: کاف و نون جزوی از اوراق کتب خانه ماست شمارهٔ ۳۳: ای که شهد شکرین تو برد آب نبات شمارهٔ ۳۴: پیش اسبت رخ نهم ز آنرو که غم نبود زمات شمارهٔ ۳۵: رخسار تو شمع کایناتست شمارهٔ ۳۶: سنبلش برگ ارغوان بگرفت شمارهٔ ۳۷: چو طلعت تو مرا منتهای مقصودست شمارهٔ ۳۸: ایکه از سرچشمه ی نوشت برفت آب نبات شمارهٔ ۳۹: ای قمر تابی از بنا گوشت شمارهٔ ۴۰: هر که مجنون نیست از احوال لیلی غافلست شمارهٔ ۴۱: فروغ عارض او یا سپیده سحرست شمارهٔ ۴۲: ترا که طره ی مشکین و خط نگاریست شمارهٔ ۴۳: خطی کز تیره شب برخور نوشتست شمارهٔ ۴۴: آن حور ماه چهره که رضوان غلام اوست شمارهٔ ۴۵: ز کفر زلفت ایمان می توان یافت شمارهٔ ۴۶: از لعل آبدار تو نعلم بر آتشست شمارهٔ ۴۷: هنوزت نرگس اندر عین خوابست شمارهٔ ۴۸: کدام دل که گرفتار و پای بند تو نیست شمارهٔ ۴۹: هیچ دل نیست که میلش بدلارائی نیست شمارهٔ ۵۰: ترا که نرگس مخمور و زلف مهپوشست شمارهٔ ۵۱: یاقوت روان بخش تو تا قوت روانست شمارهٔ ۵۲: منزلگه جانست که جانان من آنجاست شمارهٔ ۵۳: مشنو که مرا با لب لعلت هوسی نیست شمارهٔ ۵۴: در سر زلف سیاه تو چه سوداست که نیست شمارهٔ ۵۵: برمه از سنبل پرچین تو پرچین بگرفت شمارهٔ ۵۶: جان من جان مرا چون ضرر از بیماریست شمارهٔ ۵۷: کفر سر زلف تو ایمان ماست شمارهٔ ۵۸: از روضه ی نعیم جمالش روایتیست شمارهٔ ۵۹: دلبرا خورشید تابان ذره ئی از روی تست شمارهٔ ۶۰: آن نه رویست مگر فتنه ی دور قمرست شمارهٔ ۶۱: بوستان طلعتش را نو بهاری دیگرست شمارهٔ ۶۲: گفتمش روی تو صدره ز قمر خوبترست شمارهٔ ۶۳: ماهم از شب سایبان بر آفتاب انداختست شمارهٔ ۶۴: در خنده آن عقیق شکر ریز خوشترست شمارهٔ ۶۵: ای جان جهان جان و جهان برخی جانت شمارهٔ ۶۶: بیمار چشم مست تو رنجور خوشترست شمارهٔ ۶۷: دردا که یار در غم و دردم بماند و رفت شمارهٔ ۶۸: سحرگه ماه عقرب زلف من مست شمارهٔ ۶۹: ای پیک صبا حال پریچهره ی ما چیست شمارهٔ ۷۰: بهار روی تو بازار مشتری بشکست شمارهٔ ۷۱: عنبرست آن دام دل یا زلف عنبرسای دوست شمارهٔ ۷۲: تا کی ندهی داد من ای داد ز دستت شمارهٔ ۷۳: جانم از غم بلب رسیده ی تست شمارهٔ ۷۴: ترا که موی میان هم وجود و هم عدمست شمارهٔ ۷۵: ز عشق غمزه و ابروی آن صنم پیوست شمارهٔ ۷۶: آنچه نماز زنده دلان جز نیاز نیست شمارهٔ ۷۷: این چنین صورت گر از آب و گلست شمارهٔ ۷۸: رخش با آب و آتش در نقابست شمارهٔ ۷۹: گره ی زلف بهم برزده کاین مشک تتارست شمارهٔ ۸۰: ایکه از دفتر حسنت مه تابان بابیست شمارهٔ ۸۱: شکنج زلف سیاه تو بر سمن چه خوشست شمارهٔ ۸۲: ایکه زلف سیهت بر گل روی آشفتست شمارهٔ ۸۳: ای من زدو چشم نیم مستت مست شمارهٔ ۸۴: چو از برگ گلشن سنبل دمیدست شمارهٔ ۸۵: آنزمان مهر تو می جست که پیمان می بست شمارهٔ ۸۶: اهل دل را از لب شیرین جانان چاره نیست شمارهٔ ۸۷: بتی که طرّه او مجمع پریشانیست شمارهٔ ۸۸: هیچ روئی نیست کز چرخ سیه رو زرد نیست شمارهٔ ۸۹: مرا یاقوت او قوت روانست شمارهٔ ۹۰: دلم با مردم چشمت چنانست شمارهٔ ۹۱: گفتم که چرا صورتت از دیده نهانست شمارهٔ ۹۲: با منت کینه و با جمله صفاست شمارهٔ ۹۳: سپیده دم که جهان بوی نوبهار گرفت شمارهٔ ۹۴: گر از جور جانان ننالی رواست شمارهٔ ۹۵: آن ترک پریچهره مگر لعبت چینست شمارهٔ ۹۶: ایکه لبت آب شکر ریختست شمارهٔ ۹۷: ابروی تو طاق است که پیوسته هلالست شمارهٔ ۹۸: گل بستان خرد لفظ دلارای منست شمارهٔ ۹۹: زلف لیلی صفتت دام دل مجنونست شمارهٔ ۱۰۰: دیشب درآمد از درم آن ماه چهره مست شمارهٔ ۱۰۱: هیچ می دانی چرا اشکم ز چشم افتاده است شمارهٔ ۱۰۲: کار ما بی قد زیبات نمی آید راست شمارهٔ ۱۰۳: میانش موئی و شیرین دهان هیچ شمارهٔ ۱۰۴: حیات‌بخش بُود باده خاصه وقت صبوح شمارهٔ ۱۰۵: بنوش لعل مذاب از زمرّدین اقداح شمارهٔ ۱۰۶: سپیده دم که صبا دامن سمن بدرد شمارهٔ ۱۰۷: هر کرا یار یار می افتد شمارهٔ ۱۰۸: چه کسانند که در قصد دل ریش کسانند شمارهٔ ۱۰۹: کسی کو دل بر جانان ندارد شمارهٔ ۱۱۰: نقش رویت بچه رو از دل پر خون برود شمارهٔ ۱۱۱: ماه من مشک سیه در دامن گل می کند شمارهٔ ۱۱۲: ز چشم مست تو آنها که آگهی دارند شمارهٔ ۱۱۳: ما بر کنار و با تو کمر در میان بماند شمارهٔ ۱۱۴: ماه من دوش سر از جیب ملاحت بر کرد شمارهٔ ۱۱۵: یارب این هدهد میمون ز کجا می آید شمارهٔ ۱۱۶: کاروان ختنی مشک ختا می آرد شمارهٔ ۱۱۷: دوش کز طوفان اشکم آب دریا رفته بود شمارهٔ ۱۱۸: گویی بت من چون ز شبستان بدر آید شمارهٔ ۱۱۹: صوفی اگرش باده ی صافی نچشانند شمارهٔ ۱۲۰: ترک من گوئی که بازش خاطر نخجیر بود شمارهٔ ۱۲۱: کسی که پشت بر آن روی چون نگار کند شمارهٔ ۱۲۲: صبح چون گلشن جمال تو دید شمارهٔ ۱۲۳: یاد باد آنکو مرا هرگز نگوید یاد باد شمارهٔ ۱۲۴: یارش نتوان گفت که از یار بنالد شمارهٔ ۱۲۵: وفات به بُود آنرا که در وفای تو نبود شمارهٔ ۱۲۶: مردان این قدم را باید که سر نباشد شمارهٔ ۱۲۷: دوش چون در شکن طرّه ی شب چین دادند شمارهٔ ۱۲۸: باش تا روی تو خورشید جهانتاب شود شمارهٔ ۱۲۹: آنزمان کز من دلسوخته آثار نبود شمارهٔ ۱۳۰: زهی لعل تو درّ درج منضود شمارهٔ ۱۳۱: چون ترک من سپاه حبش برختن زند شمارهٔ ۱۳۲: خدنگ غمزه ی جادو چو در کمان آرد شمارهٔ ۱۳۳: پری رخان که برخ رشک لعبت چینند شمارهٔ ۱۳۴: در آن مجلس که جام عشق نوشتند شمارهٔ ۱۳۵: سرّیست مرا با تو که اغیار نداند شمارهٔ ۱۳۶: دلا سود عالم زیانی نیرزد شمارهٔ ۱۳۷: لب چو بگشود ز تنگ شکرم یاد آمد شمارهٔ ۱۳۸: خسرو انجم بگه بام برآمد شمارهٔ ۱۳۹: جز ناله کسی مونس و دمساز نیاید شمارهٔ ۱۴۰: سنبلش غارت ایمان نکند چون نکند شمارهٔ ۱۴۱: جان وطن بر در جانان چه کند گر نکند شمارهٔ ۱۴۲: از باد صبا در سر زلفش چو خم افتد شمارهٔ ۱۴۳: انکو بشکر ریزی شور از شکر انگیزد شمارهٔ ۱۴۴: شبی با یار در خلوت مرا عیشی نهانی بود شمارهٔ ۱۴۵: شام خون آشام گیسو را اگر چین کرده اند شمارهٔ ۱۴۶: ترکم از غمزه چو ناوک بکمان درفکند شمارهٔ ۱۴۷: خورشید را ز مشک زره پوش کرده اند شمارهٔ ۱۴۸: آن پریچهره که جور و ستم آئین دارد شمارهٔ ۱۴۹: چو مطربان سحر آهنگ زیر و بام کنند شمارهٔ ۱۵۰: آخر از سوز دل شبهای من یاد آورید شمارهٔ ۱۵۱: بلبل دلشده از گل به چه رو باز آید شمارهٔ ۱۵۲: دل مجروح مرا آگهی از جان دادند شمارهٔ ۱۵۳: بمهر روی تو در آفتاب نتوان دید شمارهٔ ۱۵۴: عجب دارم گر او حالم نداند شمارهٔ ۱۵۵: اگر دو چشم تو مست مدام خواهد بود شمارهٔ ۱۵۶: دل من زحمت جان برنتابد شمارهٔ ۱۵۷: مرا وقتی نگاری خرگهی بود شمارهٔ ۱۵۸: دیگرانرا عیش و شادی گرچه در صحرا بود شمارهٔ ۱۵۹: دلم دیده از دوستان برنگیرد شمارهٔ ۱۶۰: این چه نامه ست که از کشور یار آوردند شمارهٔ ۱۶۱: وهم بسی رفت و مکانش ندید شمارهٔ ۱۶۲: مهره ی مهر چو از حقّه مینا بنمود شمارهٔ ۱۶۳: ماه فرو رفت و آفتاب برآمد شمارهٔ ۱۶۴: چون صبا نکهت آن زلف پریشان آرد شمارهٔ ۱۶۵: چون برقع شبرنگ ز عارض بگشاید شمارهٔ ۱۶۶: عجب از قافله دارم که بدر می نشود شمارهٔ ۱۶۷: این دلبران که پرده برخ در کشیده اند شمارهٔ ۱۶۸: توئی که لعل تو دست از عقیق کانی بُرد شمارهٔ ۱۶۹: مرا ای بخت یاری کن چو یار از دست بیرون شد شمارهٔ ۱۷۰: شکر تنگ تو تنگ شکر آمد شمارهٔ ۱۷۱: وقت صبوح آنزمان که ماه بر آمد شمارهٔ ۱۷۲: مه را اگر از مشک زره پوش توان کرد شمارهٔ ۱۷۳: گل اندامی که گلگون می دواند شمارهٔ ۱۷۴: اندم که نه شمع و نه لگن بود شمارهٔ ۱۷۵: گر مرا بخت درین واقعه یاور نشود شمارهٔ ۱۷۶: چون طرّه عنبر شکنش در شکن افتد شمارهٔ ۱۷۷: ماجرائی که دل سوخته می پوشاند شمارهٔ ۱۷۸: من خاک آن بادم که او بوی دلارام آورد شمارهٔ ۱۷۹: چون خطّ تو گرد رخ گلرنگ بگیرد شمارهٔ ۱۸۰: عید آمد و آن ماه دلافروز نیامد شمارهٔ ۱۸۱: کسی را از تو کامی بر نیاید شمارهٔ ۱۸۲: جان توجه بروی مهوش کرد شمارهٔ ۱۸۳: سوی دیرم نگذارند که غیرم دانند شمارهٔ ۱۸۴: باز عزم شراب خواهم کرد شمارهٔ ۱۸۵: چون سایبان آفتاب از مشک تاتاری کند شمارهٔ ۱۸۶: گل نهالی ببوستان آورد شمارهٔ ۱۸۷: دوش چون موکب سلطان خیالش برسید شمارهٔ ۱۸۸: چون سنبل تو سلسله بر ارغوان نهاد شمارهٔ ۱۸۹: پیغام بلبلان بگلستان که می برد شمارهٔ ۱۹۰: چه بادست اینکه می آید که بوی یار ما دارد شمارهٔ ۱۹۱: خیمه ی نوروز بر صحرا زدند شمارهٔ ۱۹۲: سبزه پیرامن سرچشمه ی نوشش نگرید شمارهٔ ۱۹۳: بر سر کوی تو اندیشه ی جان نتوان کرد شمارهٔ ۱۹۴: ز حال بی خبرانت خبر نمی باشد شمارهٔ ۱۹۵: ای نغمه ی خوشت دم داود را شعار شمارهٔ ۱۹۶: دامن خرگه برافکن ای بت کشمیر شمارهٔ ۱۹۷: ماه یا جنتست یا رخسار شمارهٔ ۱۹۸: با عقیق لب او لعل بدخشان کم گیر شمارهٔ ۱۹۹: بیار باده که شب ظلمتست و شاهد نور شمارهٔ ۲۰۰: برافکن سایبان ظلمت از نور شمارهٔ ۲۰۱: حبّذا پای گل و صبحدم و فصل بهار شمارهٔ ۲۰۲: دوری از ما مکن ای چشم بد از روی تو دور شمارهٔ ۲۰۳: شمسه ی چین را طلوع از طرف بغتاقش نگر شمارهٔ ۲۰۴: ما را ز پرده ی تو دل از پرده شد بدر شمارهٔ ۲۰۵: منم ز مهر رخت روی کرده در دیوار شمارهٔ ۲۰۶: بیدلی گر دل ز دلبر بر نگیرد گو مگیر شمارهٔ ۲۰۷: ایا صبا گرت افتد بکوی دوست گذار شمارهٔ ۲۰۸: طرّه بفشان و مرا بیش پریشان مگذار شمارهٔ ۲۰۹: مائیم و عشق و کنج خرابات و روی یار شمارهٔ ۲۱۰: ای خوشا وصل یار و فصل یار شمارهٔ ۲۱۱: خادمه ی عود سوز مطربه ی عود ساز شمارهٔ ۲۱۲: ای شده بر مه ز شبه مُهره ساز شمارهٔ ۲۱۳: روز عیش و طرب و عید صیامست امروز شمارهٔ ۲۱۴: بگشا بشکر خنده لب لعل شکرریز شمارهٔ ۲۱۵: ای دل ار صحبت جانان طلبی جان درباز شمارهٔ ۲۱۶: در جهان قصّه حسن تو نشد فاش هنوز شمارهٔ ۲۱۷: ز لعل عیسویان قصّه مسیحا پرس شمارهٔ ۲۱۸: دگر وجود ندارد لطیفه ئی ز دهانش شمارهٔ ۲۱۹: ای شبت غالیه آسا و مهت غالیه پوش شمارهٔ ۲۲۰: یار ما را گر غمی از یار نبود گو مباش شمارهٔ ۲۲۱: ای شب زلفت غالیه‌سا وی مه رویت غالیه‌پوش شمارهٔ ۲۲۲: سخنی گفتم و صد قول خطا کردم گوش شمارهٔ ۲۲۳: مستم زدو چشم نیمه مستش شمارهٔ ۲۲۴: گرچه تنگست دلم چون دهن خندانش شمارهٔ ۲۲۵: کارم از بی سیمی ار چون زر نباشد گو مباش شمارهٔ ۲۲۶: ترک خنجرکش لشکر شکن ترلک پوش شمارهٔ ۲۲۷: مبرید نام عنبر بر زلف چون کمندش شمارهٔ ۲۲۸: الوداع ای دلبر نامهربان بدرود باش شمارهٔ ۲۲۹: بیرون ز کمر هیچ ندیدم ز میانش شمارهٔ ۲۳۰: رقیب اگر بجفا باز دارم ز درش شمارهٔ ۲۳۱: چو جام لعل تو نوشم کجا بماند هوش شمارهٔ ۲۳۲: زهی مستی من ز بادام مستش شمارهٔ ۲۳۳: آنک جز نام نیابند نشان از دهنش شمارهٔ ۲۳۴: حسد از هیچ ندارم مگر از پیرهنش شمارهٔ ۲۳۵: سرو را پای بگل می رود از رفتارش شمارهٔ ۲۳۶: آن ماه بین که فتنه شود مهر انورش شمارهٔ ۲۳۷: گلزار جنتست رخ حور پیکرش شمارهٔ ۲۳۸: ای حلقه زده افعی مشکین تو بر دوش شمارهٔ ۲۳۹: ای دو چشم خوش پُر خواب تو در خوابی خوش شمارهٔ ۲۴۰: به بزمگاه صبوحی کنون به مجلس خاص شمارهٔ ۲۴۱: بده آن راح روان بخش که در مجلس خاص شمارهٔ ۲۴۲: طفل بود در نظر پیر عشق شمارهٔ ۲۴۳: ای برده عارضت بلطافت ز مه سبق شمارهٔ ۲۴۴: چو حرفی بخوانی ز طومار عشق شمارهٔ ۲۴۵: باز بر افراختیم رایت سلطان عشق شمارهٔ ۲۴۶: سِری بالعِیس أصحابی وَلی فی العیس مَعشوق شمارهٔ ۲۴۷: دیدم از دور بُتی کاکلکش مشکینک شمارهٔ ۲۴۸: نکهت روضه ی خلدست که می بیزد مشک شمارهٔ ۲۴۹: وه چه شیرینست لعل اندرو پنهان نمک شمارهٔ ۲۵۰: ای روان از شکّر تنگ تو شکّر تنگ تنگ شمارهٔ ۲۵۱: زهی زلفت شکسته نرخ سنبل شمارهٔ ۲۵۲: ای دل من بسته در آن زنجیر سمن سا دل شمارهٔ ۲۵۳: رحمتی گر نکند بر دلم آن سنگین دل شمارهٔ ۲۵۴: چو هیچگونه ندارم بحضرت تو مجال شمارهٔ ۲۵۵: ای ماه تو مهر انور دل شمارهٔ ۲۵۶: زهی ز باده ی لعلت در آتش آب زلال شمارهٔ ۲۵۷: ای غم عشق تو آتش زده در خرمن دل شمارهٔ ۲۵۸: گشت معلوم کنون قیمت ایام وصال شمارهٔ ۲۵۹: دلم ربودی و رفتی ولی نمی روی از دل شمارهٔ ۲۶۰: ای سواد خط تو شرح مصابیح جمال شمارهٔ ۲۶۱: گر می کشندم ور می کشندم شمارهٔ ۲۶۲: بزن بنوک خدنگم که پیش دست تو میرم شمارهٔ ۲۶۳: روزی بسر کوی خرابات رسیدم شمارهٔ ۲۶۴: ما بنظّاره ی رویت بجهان آمده ایم شمارهٔ ۲۶۵: گر من خمار خود ز لب یار بشکنم شمارهٔ ۲۶۶: ما حاصل از جهان غم دلبر گرفته ایم شمارهٔ ۲۶۷: خوشا به مجلس شوریدگان درد آشام شمارهٔ ۲۶۸: ای روی تو چشمه ی خور چشم شمارهٔ ۲۶۹: ما مست می لعل روان پرور یاریم شمارهٔ ۲۷۰: چو چشم مست تو می پرستم شمارهٔ ۲۷۱: ما سر بنهادیم و بسامان نرسیدیم شمارهٔ ۲۷۲: شمع بنشت زباد سحری خیز ندیم شمارهٔ ۲۷۳: نشان روی تو جستم به هر کجا که رسیدم شمارهٔ ۲۷۴: رخشنده تر از مهر رخش ماه ندیدم شمارهٔ ۲۷۵: از عمر چو این یک دو نفس بیش نداریم شمارهٔ ۲۷۶: می درم جامه و از مدعیان می پوشم شمارهٔ ۲۷۷: بدانک بوی تو آورد صبحدم بادم شمارهٔ ۲۷۸: وقتست کز ورای سراپرده ی عدم شمارهٔ ۲۷۹: ما نوای خویش را در بینوائی یافتیم شمارهٔ ۲۸۰: نکنم حدیث شکّر چو لبت گزیدم شمارهٔ ۲۸۱: من آن مرغ همایونم که باز چتر سلطانم شمارهٔ ۲۸۲: رند و دردی کش و مستم چه توان کرد چو مستم شمارهٔ ۲۸۳: با روی چون گلنارش از برگ سمن باز آمدم شمارهٔ ۲۸۴: خیزید ای میخوارگان تا خیمه بر گردون زنیم شمارهٔ ۲۸۵: خرّم آن روز که از خطّهٔ کرمان بروم شمارهٔ ۲۸۶: ای نسیم سحری بوی بهارم برسان شمارهٔ ۲۸۷: ای رخت شمع بُت پرستان شمع برون بر از شبستان شمارهٔ ۲۸۸: ای مِی لعل تو کام رندان شمارهٔ ۲۸۹: جان بده یا دگر اندیشه ی جانانه مکن شمارهٔ ۲۹۰: چه خوش باشد میان لاله زاران شمارهٔ ۲۹۱: دلا از جان زبان درکش که جانان شمارهٔ ۲۹۲: چو چشم خفته بگشودی ببستی خواب بیداران شمارهٔ ۲۹۳: زهی روی تو صبح شب نشینان شمارهٔ ۲۹۴: ای سر زلف تو لیلی و جهانی مجنون شمارهٔ ۲۹۵: بر اشکم کهربا آبیست روشن شمارهٔ ۲۹۶: آن لب شیرین همچون جان شیرین شمارهٔ ۲۹۷: نرگس مستت فتنه ی مستان شمارهٔ ۲۹۸: ای بت یاقوت لب وی مه نامهربان شمارهٔ ۲۹۹: ای لب و گفتار تو کام دل و قوت جان شمارهٔ ۳۰۰: ای چشم می پرستت آشوب چشم بندان شمارهٔ ۳۰۱: ای رخ تو قبله ی خورشید پرستان شمارهٔ ۳۰۲: ببوستان می گل بوی لاله گون مستان شمارهٔ ۳۰۳: در تابم از دو هندوی آتش پرستشان شمارهٔ ۳۰۴: مرا ز هجر تو امّید زندگانی کو شمارهٔ ۳۰۵: آب آتش می رود زان لعل آتش فام او شمارهٔ ۳۰۶: خوشا کشته بر طرف میدان او شمارهٔ ۳۰۷: صبحست ساقیا می چون آفتاب کو شمارهٔ ۳۰۸: ای طبیب دل ریش از سر بیمار مرو شمارهٔ ۳۰۹: بساز چاره ی این دردمند بیچاره شمارهٔ ۳۱۰: ای ملک دلم خراب کرده شمارهٔ ۳۱۱: زهی ربوده خیال تو خوابم از دیده شمارهٔ ۳۱۲: ای روانم بلب لعل تو آورده پناه شمارهٔ ۳۱۳: ای خوشه چین سنبل پرچینت سنبله شمارهٔ ۳۱۴: قدحی ده، ای بر آتش تتقی ز آب بسته شمارهٔ ۳۱۵: برآمد ما هم از میدان سواره شمارهٔ ۳۱۶: ای از گل رخسار تو خون در دل لاله شمارهٔ ۳۱۷: این چه بویست ای صبا از مرغزار آورده ئی شمارهٔ ۳۱۸: از مشک سوده دام بر آتش نهاده ئی شمارهٔ ۳۱۹: من کیم زاری نزار افتاده ئی شمارهٔ ۳۲۰: گِرد ماه از مشک چنبر کرده ئی شمارهٔ ۳۲۱: گرفتمت که بگیرم عنان مرکب تازی شمارهٔ ۳۲۲: اگر تو عشق نبازی بعمر خویش چه نازی شمارهٔ ۳۲۳: دلا تا طلعت سلمی نیابی شمارهٔ ۳۲۴: ای سر زلف ترا پیشه سمن فرسائی شمارهٔ ۳۲۵: چون نئی سرگشتهٔ چوگان چو گوی شمارهٔ ۳۲۶: شبست و خلوت و مهتاب و ساغر ای بت ساقی شمارهٔ ۳۲۷: گر آن مه در نظر بودی چه بودی؟ شمارهٔ ۳۲۸: ای میان تو چو یک موی و دهان یکسر موی شمارهٔ ۳۲۹: خرامنده سروی برخ گلستانی شمارهٔ ۳۳۰: ای دلم ز زلف سیهت زنّاری شمارهٔ ۳۳۱: تو آن ماه زهره جبینی و آن سرو لاله عذاری شمارهٔ ۳۳۲: بخوبی چو یار من نباشد یاری شمارهٔ ۳۳۳: ای آفتاب رویت در اوج دلفروزی شمارهٔ ۳۳۴: گهم رانی و گه دشنام خوانی شمارهٔ ۳۳۵: باده ی گلگون مرا و طلعت سلمی شمارهٔ ۳۳۶: برخیز که بنشیند فریاد ز هر سویی شمارهٔ ۳۳۷: دلکم برد بغارت ز برم دلبرکی شمارهٔ ۳۳۸: گر تو شیرین شکر لب به شکر خنده درآیی شمارهٔ ۳۳۹: ای آینه قدرت بیچون الهی شمارهٔ ۳۴۰: ای لاله زار آتش روی تو آب روی شمارهٔ ۳۴۱: چون پیکر مطبوعت در معنی زیبائی شمارهٔ ۳۴۲: خودپرستی مکن ار زان که خدا می‌طلبی شمارهٔ ۳۴۳: ای که بر دیدهٔ صاحب‌نظران می گذری شمارهٔ ۳۴۴: مهست یا رخ آن آفتاب مهرافزای شمارهٔ ۳۴۵: چگونه سرو روان گویمت که عین روانی شمارهٔ ۳۴۶: ترک صورت کن اگر عالم معنی طلبی شمارهٔ ۳۴۷: حریفان مست و مدهوشند و شادروان خراب از می شمارهٔ ۳۴۸: گر آفتاب نباشد تو ماه چهره تمامی شمارهٔ ۳۴۹: مگر بدیده مجنون نظر کنی ورنی شمارهٔ ۳۵۰: ای سبزه دمانیده بگرد قمر از موی شمارهٔ ۳۵۱: ای ترک پریچهره بدین سلسله موئی شمارهٔ ۳۵۲: گر به فریب می‌کشی ور به عتاب می‌کشی شمارهٔ ۳۵۳: گفتا تو از کجایی کآشفته می‌نمایی شمارهٔ ۳۵۴: پرده ابر سیاه از مه تابان بگشای شمارهٔ ۳۵۵: از برای دلم ای مطربه ی پرده سرای شمارهٔ ۳۵۶: ای مقیمان درت را عالمی در هر دمی شمارهٔ ۳۵۷: در دلم بود کزین پس ندهم دل به کسی شمارهٔ ۳۵۸: ز زلف و روی تو خواهم شبی و مهتابی شمارهٔ ۳۵۹: ز تو با تو راز گویم بزبان بی زبانی شمارهٔ ۳۶۰: چون نیست ما را با او وصالی شمارهٔ ۳۶۱: شاید آن زلف شکن برشکن ار می‌شکنی شمارهٔ ۳۶۲: ای رفته پیش چشمه ی نوش تو آب می شمارهٔ ۳۶۳: ای شمع چگل دوش در ایوان که بودی شمارهٔ ۳۶۴: چه خوش باشد دمی با دوستداری شمارهٔ ۳۶۵: روی تو گر بدیدمی جان بتو برفشاندمی شمارهٔ ۳۶۶: یا باری البرایا یا ذاری الّذراری شمارهٔ ۳۶۷: سقی الله ایام وصل الغوانی شمارهٔ ۳۶۸: أرّوض الخُلدام مغنی الغوانی شمارهٔ ۳۶۹: یا حادی النیاق قد ذُبتَ فی الفراق شمارهٔ ۳۷۰: طوبی لک ای پیک صبا خرّم رسیدی مرحبا