شمارهٔ ۵۷: کفر سر زلف تو ایمان ماست
نوشته خواجوی کرمانی در صنایع الکمال دیوان اشعار خواجوی کرمانی فصل غزلیات بخش حضریات
کفر سر زلف تو ایمان ماست
درد غم عشق تو درمان ماست
مجلس ما بیتو ندارد فروغ
زانکه رخت شمع شبستان ماست
ایکه جمالت ز بهشت آیتیست
آیت سودای تو در شأن ماست
تا دل ما در غم چوگان تست
هر دو جهان عرصه ی میدان ماست
زلف سیاه تو در آشفتگی
صورت این حال پریشان ماست
چون نرسد دست بلعل لبت
خاک درت چشمه ی حیوان ماست
گفت خیال تو که خواجو هنوز
عاشق و سرگشته و حیران ماست