شمارهٔ ۲۰۵: منم ز مهر رخت روی کرده در دیوار

نوشته خواجوی کرمانی در صنایع الکمال دیوان اشعار خواجوی کرمانی فصل غزلیات بخش حضریات

منم ز مهر رخت روی کرده در دیوار

چو سایه بر رهت افتاده زیر هر دیوار


ندیم و همدمم از صبح تا بشب ناله

قرین و محرمم از شام تا سحر دیوار


ز بسکه روی بدیوار محنت آوردم

جدا نمی شودم یکدم از نظر دیوار


کدام یار که او روی ما نگهدارد

چو آب دیده ی گوهرفشان مگر دیوار


کسی که روی بدیوار غم نیاوردی

کنون ز مهر تو آورد روی در دیوار


بسا که راه نشینان پای دیوارت

کنند غرقه بخونابه ی جگر دیوار


چو زیر بام تو آیند خستگان فراق

بآب دیده بشویند سربسر دیوار


حدیث صورت خوبان چنین مکن خواجو

که پیش صورت او صورتند بر دیوار


نظر خود را بنویسید

نظرات