شمارهٔ ۳۱۰: ای ملک دلم خراب کرده

نوشته خواجوی کرمانی در صنایع الکمال دیوان اشعار خواجوی کرمانی فصل غزلیات بخش حضریات

ای ملک دلم خراب کرده

در کشتن من شتاب کرده


پیش لب لعلت آب حیوان

خود را ز خجالت آب کرده


رخساره ی لاله و سمن را

از سنبل تر نقاب کرده


جز زلف و رخت که دید روزی

شب سایه ی آفتاب کرده


پیرامن ماه خطّ سبزش

نقشیست ز مشک ناب کرده


جعد تو نسیم صبحدم را

سرمایه ی اضطراب کرده


خون جگرم بغمزه خورده

بنیاد دلم خراب کرده


ساقی غمت ز خون چشمم

می در قدح شراب کرده


بر آتش لعل آبدارت

خواجو دل و جان کباب کرده


نظر خود را بنویسید

نظرات