غزلیات
نوشته خواجوی کرمانی در صنایع الکمال دیوان اشعار خواجوی کرمانی بخش سفریات
غزلیات
شمارهٔ ۱: سبحان من تقدّس بالعزّ و الجلال
شمارهٔ ۲: مگذر ای یار و درین واقعه مگذار مرا
شمارهٔ ۳: بگذر ای خواجه و بگذار مرامست اینجا
شمارهٔ ۴: خرقه رهن خانه ی خمّار دارد پیر ما
شمارهٔ ۵: آنک بر هر طرفی منتظرانند او را
شمارهٔ ۶: بگوئید ای رفیقان ساربان را
شمارهٔ ۷: چو در گره فکنی آن کمند پرچین را
شمارهٔ ۸: ای به ناوک زده چشم تو یکاندازان را
شمارهٔ ۹: بده آن راحِ روانپرورِ ریحانی را
شمارهٔ ۱۰: من مستم و دل خراب جان تشنه و ساغر آب
شمارهٔ ۱۱: رفت دوشم نفسی دیدهٔ گریان در خواب
شمارهٔ ۱۲: ای جان من بیاد لبت تشنه بر شراب
شمارهٔ ۱۳: ساقی سیمبر بیار شراب
شمارهٔ ۱۴: ای لب میگون تو هم شکر و هم شراب
شمارهٔ ۱۵: هرکه در عهد ازل مست شد از جام شراب
شمارهٔ ۱۶: ای دل نگفتمت ز زلفش عنان بتاب
شمارهٔ ۱۷: پیش صاحبنظران ملک سلیمان بادست
شمارهٔ ۱۸: حسن تو نهایت جمالست
شمارهٔ ۱۹: ترا با ما اگر صلحست جنگست
شمارهٔ ۲۰: باغ و صحرا با سهی سروان نسرین بر خوشست
شمارهٔ ۲۱: خطت که کتابه ی جمالست
شمارهٔ ۲۲: شامش از صبح فروزنده در آویخته است
شمارهٔ ۲۳: بشکست دل تنگ من خسته کزین دست
شمارهٔ ۲۴: نظری کن اگرت خاطر دوریشانست
شمارهٔ ۲۵: خطر بادیه ی عشق تو بیش از پیشست
شمارهٔ ۲۶: رخ دل فروز تو ماهی خوشست
شمارهٔ ۲۷: من به قول دشمنان هرگز نگیرم ترک دوست
شمارهٔ ۲۸: نفسی همدم ما باش که عالم نفسیست
شمارهٔ ۲۹: کاروان خیمه بصحرا زد و محمل بگذشت
شمارهٔ ۳۰: چو سرچشمه ی چشم من دیده است
شمارهٔ ۳۱: چو آن فتنه از خواب سر برگرفت
شمارهٔ ۳۲: بسته ی بند تو از هر دو جهان آزادست
شمارهٔ ۳۳: آن جوهر جانست که در گوهر کانست
شمارهٔ ۳۴: جان هر زنده دلی زنده بجانی دگرست
شمارهٔ ۳۵: اینهمه مستی ما مستی مستی دگرست
شمارهٔ ۳۶: ای لبت میگون و جانم می پرست
شمارهٔ ۳۷: نشان بی نشانان بی نشانیست
شمارهٔ ۳۸: بجز از کمر ندیدم سر موئی از میانت
شمارهٔ ۳۹: جانم از باده ی لعل تو خراب افتادست
شمارهٔ ۴۰: کارم از دست دل فرو بستست
شمارهٔ ۴۱: رنج از کسی بریم که دردش دوای ماست
شمارهٔ ۴۲: مائیم آن گدای که سلطان گدای ماست
شمارهٔ ۴۳: گر حرص زیر دست و طمع زیر پای تست
شمارهٔ ۴۴: مگذر ز ما که خاطر ما در قفای تست
شمارهٔ ۴۵: گر سر درآورد سرم آنجا که پای اوست
شمارهٔ ۴۶: بسکه مرغ سحری در غم گلزار بسوخت
شمارهٔ ۴۷: ای لبت باده فروش و دل من باده پرست
شمارهٔ ۴۸: رمضان آمد و شد کار صراحی از دست
شمارهٔ ۴۹: تا کی ندهی داد من ای داد ز دستت
شمارهٔ ۵۰: خنک آن باد که باشد گذرش بر کویت
شمارهٔ ۵۱: بر سر کوی عشق بازاریست
شمارهٔ ۵۲: گرت چو مورچه گرد شکربر آمده است
شمارهٔ ۵۳: دیشب دل ز ملک دو عالم خبر نداشت
شمارهٔ ۵۴: مسیح روح را مریم حجابست
شمارهٔ ۵۵: هیچ داری خبر ای یار که آن یار برفت
شمارهٔ ۵۶: یاد باد آن روز کز لب بوی جان می آمدت
شمارهٔ ۵۷: منزل ار یار قرین است چه دوزخ چه بهشت
شمارهٔ ۵۸: هر که او دیدهٔ مردمکش مستت دیدهست
شمارهٔ ۵۹: رخت خورشید را یات جمالست
شمارهٔ ۶۰: بر سر کوی خرابات محبت کوئیست
شمارهٔ ۶۱: آه کز آهم مه و پروین بسوخت
شمارهٔ ۶۲: آن نگینی که منش می طلبم باجم نیست
شمارهٔ ۶۳: شوریده ئیست زلف تو کز بند جسته است
شمارهٔ ۶۴: ابر نیسان باغ را در لؤلؤی لالا گرفت
شمارهٔ ۶۵: در شب زلف تو مهتابی خوشست
شمارهٔ ۶۶: شمع ما مأمول هر پروانه نیست
شمارهٔ ۶۷: شمع ما شمعیست کو منظور هر پروانه نیست
شمارهٔ ۶۸: ای فدای قامتت هر سر و بستانی که هست
شمارهٔ ۶۹: جان ما بر آتش و گیسوی جانان تافتست
شمارهٔ ۷۰: حذر کن ز یاری که یاریش نیست
شمارهٔ ۷۱: ای بر عذار مهوشت آن زلف پر شکست
شمارهٔ ۷۲: برون ز جام دمادم مجوی این دم هیچ
شمارهٔ ۷۳: ز جام عشق تو عقلم خراب می گردد
شمارهٔ ۷۴: گرمی خسرو و شیرین بشکر کم نشود
شمارهٔ ۷۵: مرا دلیست که تا جان برون نمی آید
شمارهٔ ۷۶: گمان مبر که در آفاق اهل حسن کمند
شمارهٔ ۷۷: تا درد نیابند دوا را نشناسند
شمارهٔ ۷۸: گر دلم روز وداع از پی محمل می شد
شمارهٔ ۷۹: اگر ز پیش برانی مرا که بر خواند
شمارهٔ ۸۰: یاد باد آنشب که در مجلس خروش چنگ بود
شمارهٔ ۸۱: هندوئی را باغبان سوی گلستان می فرستد
شمارهٔ ۸۲: سخن یار ز اغیار بباید پوشید
شمارهٔ ۸۳: حدیث آرزومندی جوابی هم نمی ارزد
شمارهٔ ۸۴: اسیر قید محبّت ز جان نیندیشد
شمارهٔ ۸۵: مه چنین دلستان نمی افتد
شمارهٔ ۸۶: سحر چو بوی گل از طرف مرغزار برآید
شمارهٔ ۸۷: دل بدست یار و غم در دل بماند
شمارهٔ ۸۸: گر سر صحبت این بی سرو پایت باشد
شمارهٔ ۸۹: وصل آن ترک ختا ملکت خاقان ارزد
شمارهٔ ۹۰: صبحت جان جهان جان و جهان می ارزد
شمارهٔ ۹۱: چنانک صید دل آن چشم آهوانه کند
شمارهٔ ۹۲: نقاش که او صورت ارژنگ نگارد
شمارهٔ ۹۳: آن خطّ شب مثال که بر خور نوشته اند
شمارهٔ ۹۴: خورشید را بسایه ی شب در نشانده اند
شمارهٔ ۹۵: هر کو نظر کند به تو صاحبنظر شود
شمارهٔ ۹۶: بدشمنان گله از دوستان نشاید کرد
شمارهٔ ۹۷: نی ز دود دل پر آتش ما می نالد
شمارهٔ ۹۸: هم عفی الله نی که ما را مرحبائی می زند
شمارهٔ ۹۹: یاد باد آنک نیاورد ز من روزی یاد
شمارهٔ ۱۰۰: همرهان رفتند و ما را در سفر بگذاشتند
شمارهٔ ۱۰۱: مرغ در راه او پر اندازد
شمارهٔ ۱۰۲: یاد باد آن شب که دلبر مست و دل در دست بود
شمارهٔ ۱۰۳: این ترک زنگاری کمان از خیل خاقان می رسد
شمارهٔ ۱۰۴: شام شکستگانرا هرگز سحر نباشد
شمارهٔ ۱۰۵: درد محبت درمان ندارد
شمارهٔ ۱۰۶: جادوئی چون نرگس مستت به بیماری که دید
شمارهٔ ۱۰۷: حدیث جان بجز جانان نداند
شمارهٔ ۱۰۸: دلم بی وصل جانان جان نخواهد
شمارهٔ ۱۰۹: عاقلان کی دل بدست زلف دلداران دهند
شمارهٔ ۱۱۰: ای که هردم عنبرت بر نسترن چنبر شود
شمارهٔ ۱۱۱: روی نکو بی وجود ناز نباشد
شمارهٔ ۱۱۲: پای کوبان در سراندازی چو سربازی کنند
شمارهٔ ۱۱۳: دل من باز هوای سرکوئی دارد
شمارهٔ ۱۱۴: قصّه غصّه فرهاد بشیرین که برد
شمارهٔ ۱۱۵: دامن گل نبرد هر که ز خار اندیشد
شمارهٔ ۱۱۶: دست گیرید و بدستم می گلفام دهید
شمارهٔ ۱۱۷: از صومعه پیری بخرابات درآمد
شمارهٔ ۱۱۸: چشمت دل پر ز تاب خواهد
شمارهٔ ۱۱۹: اهل تحقیق چو در کوی خرابات آیند
شمارهٔ ۱۲۰: گویند که صبر آتش عشقت بنشاند
شمارهٔ ۱۲۱: مستم آنجا مبر ای یار که سر مستانند
شمارهٔ ۱۲۲: همه گنج جهان ماری نیرزد
شمارهٔ ۱۲۳: کدام دل که ز دوری بجان نمی آید
شمارهٔ ۱۲۴: کدام یار که ما را پیام یار آرد
شمارهٔ ۱۲۵: عاقل ندهد عاشق دلسوخته را پند
شمارهٔ ۱۲۶: زهی زلفت گرهگیری پر از بند
شمارهٔ ۱۲۷: دلم که حلقه ی گیسوی یار می گیرد
شمارهٔ ۱۲۸: حدیث عشق ز ما یادگار خواهد ماند
شمارهٔ ۱۲۹: نسیم باد صبا جان من فدای تو باد
شمارهٔ ۱۳۰: مرغان این چمن همه بی بال و بی پرند
شمارهٔ ۱۳۱: عشقست که چون پرده ز رخ بازگشاید
شمارهٔ ۱۳۲: ببوی زلف تو دادم دل شکسته بباد
شمارهٔ ۱۳۳: آن فتنه چو برخیزد صد فتنه برانگیزد
شمارهٔ ۱۳۴: طوطی چو سخن گوئی پیش شکرت میرد
شمارهٔ ۱۳۵: کسی کزان سر زلف دو تا نمی ترسد
شمارهٔ ۱۳۶: هر کو بصری دارد با او نظری دارد
شمارهٔ ۱۳۷: تا دلم در خم آن زلف سمن سا افتاد
شمارهٔ ۱۳۸: دوشم بشمع روی چو ماهت نیاز بود
شمارهٔ ۱۳۹: مرغ جم باز حدیثی ز سبا می گوید
شمارهٔ ۱۴۰: چو مطربان سحر چنگ در رباب زنند
شمارهٔ ۱۴۱: تشنه ی غنچه ی سیراب ترا آب چه سود
شمارهٔ ۱۴۲: چون طوطی خطّ تو پر بر شکر اندازد
شمارهٔ ۱۴۳: نسیم باد صبا چون ز بوستان آید
شمارهٔ ۱۴۴: ای تتق بسته از تیره شب بر قمر
شمارهٔ ۱۴۵: بوستان جنّتست و سروم حور
شمارهٔ ۱۴۶: چون هست قرب حقیقی چه غم ز بعد مزار
شمارهٔ ۱۴۷: زهی تاری زلفت مشک تاتار
شمارهٔ ۱۴۸: گر یار یار باشدت ای یار غم مخور
شمارهٔ ۱۴۹: دوری از ما مکن ای چشم بد از روی تو دور
شمارهٔ ۱۵۰: بنده محمودست و سلطان در ره معنی ایاز
شمارهٔ ۱۵۱: پیش عاقل نیاز چیست نماز
شمارهٔ ۱۵۲: این غزل یک دو نوبت از سر سوز
شمارهٔ ۱۵۳: نشست شمع سحرای چراغ مجلسیان خیز
شمارهٔ ۱۵۴: ای دلم را شکّر جان پرورت چون جان عزیز
شمارهٔ ۱۵۵: معنی این صورت از صورتگران چین بپرس
شمارهٔ ۱۵۶: بفلک می رسد خروش خروس
شمارهٔ ۱۵۷: اگر او سخن نگوید سخنست در دهانش
شمارهٔ ۱۵۸: هر دل غمزه کان غمزه بود غمّازش
شمارهٔ ۱۵۹: آورده ایم روی بسوی دیار خویش
شمارهٔ ۱۶۰: نیستی آنک زنی شیشه ی هستی بر سنگ
شمارهٔ ۱۶۱: زهی گرفته خور از طلعت تو فال جمال
شمارهٔ ۱۶۲: خوشا با دوستان در بوستان گل
شمارهٔ ۱۶۳: دارم مرید مرا دست و دیده رهبر دل
شمارهٔ ۱۶۴: یکدم ز قال بگذر اگر واقفی ز حال
شمارهٔ ۱۶۵: گر گنج طلب داری از مار مترس ای دل
شمارهٔ ۱۶۶: سپیده دم که بر آمد خروش بانگ رحیل
شمارهٔ ۱۶۷: در چمن دوش ببوی تو گذر می کردم
شمارهٔ ۱۶۸: می گذشتی و من از دور نظر می کردم
شمارهٔ ۱۶۹: دل گل زنده گردد از دم خم
شمارهٔ ۱۷۰: چو نام تو در نامه ئی دیده ام
شمارهٔ ۱۷۱: باز چون بلبل بصد دستان ببستان آمدیم
شمارهٔ ۱۷۲: مگر که صبح من امشب اسیر گشت بشام
شمارهٔ ۱۷۳: چشم پرخواب گشودی و ببستی خوابم
شمارهٔ ۱۷۴: عشق آن بت ساکن میخانه می گرداندم
شمارهٔ ۱۷۵: آید ز نی حدیثی هر دم بگوش جانم
شمارهٔ ۱۷۶: دل بدست غم سودای تو دادیم و شدیم
شمارهٔ ۱۷۷: آفتابست یا ستاره ی بام
شمارهٔ ۱۷۸: دوش می آمد نگار بر برم
شمارهٔ ۱۷۹: من بار هجر می کشم و ناقه محملم
شمارهٔ ۱۸۰: درد دل خویش با که گویم
شمارهٔ ۱۸۱: اهل دل را خبر از عالم جان آوردیم
شمارهٔ ۱۸۲: اشارت کرده بودی تا بیایم
شمارهٔ ۱۸۳: ما بدرگاه تو از کوی نیاز آمده ایم
شمارهٔ ۱۸۴: نوبتی صبح برآمد ببام
شمارهٔ ۱۸۵: امروز که من عاشق و دیوانه و مستم
شمارهٔ ۱۸۶: این چه با دست کزو بوی شما می شنوم
شمارهٔ ۱۸۷: این چه بویست که از باد صبا می شنوم
شمارهٔ ۱۸۸: تخفیف کن از دور من این باده که مستم
شمارهٔ ۱۸۹: سلامی بجانان فرستاده ام
شمارهٔ ۱۹۰: ما جرعه چشانیم ولی خضرو شانیم
شمارهٔ ۱۹۱: عارض ترکان نگر در چین جعد مشک فام
شمارهٔ ۱۹۲: هر دم آرد باد صبح از روضه ی رضوان پیام
شمارهٔ ۱۹۳: دلدادهایم وز پی دلدار میرویم
شمارهٔ ۱۹۴: من همان به که بسوزم ز غم و دم نزنم
شمارهٔ ۱۹۵: نیست بی روی تو میل گل و برگ سمنم
شمارهٔ ۱۹۶: باز هشیار برون رفته و مست آمده ایم
شمارهٔ ۱۹۷: کی آمدی ز تتارای صبای مشک نسیم
شمارهٔ ۱۹۸: نسیم باد بهاری وزید خیز ندیم
شمارهٔ ۱۹۹: برآمد بانگ مرغ و نوبت بام
شمارهٔ ۲۰۰: من ز دست دیده و دل در بلا افتادهام
شمارهٔ ۲۰۱: هیچ می دانی که دیشب در غمش چون بوده ام
شمارهٔ ۲۰۲: گر شدیم از کویت ای ترک ختا باز آمدیم
شمارهٔ ۲۰۳: ز باد نکهت زلف دو تات می جوئیم
شمارهٔ ۲۰۴: ای شام زلفت بتخانه ی چین
شمارهٔ ۲۰۵: هندوی آن کاکل ترکانه می باید شدن
شمارهٔ ۲۰۶: گهیکه جان رود از چشم ناتوان بیرون
شمارهٔ ۲۰۷: بلبل خوش سرای شد مطرب مجلس چمن
شمارهٔ ۲۰۸: بعقل کی متصوّر شود فنون جنون
شمارهٔ ۲۰۹: ای غمزه ی جادویت افسونگر بیماران
شمارهٔ ۲۱۰: هر زمان آهنگ بیزاریش بین
شمارهٔ ۲۱۱: نی نگر با اهل دل هر دم بمعنی در سخن
شمارهٔ ۲۱۲: سرو را گل بار نبود گر بود نبود چنین
شمارهٔ ۲۱۳: سنبل سیه بر سمن مزن
شمارهٔ ۲۱۴: خطّ زنگاری نگر از سبزه برگرد سمن
شمارهٔ ۲۱۵: ای زلف تو زنجیر دل حلقه ربایان
شمارهٔ ۲۱۶: ای کفر سر زلف تو غارتگر ایمان
شمارهٔ ۲۱۷: زهی خطی بخطا برده سوی خطّه ی چین
شمارهٔ ۲۱۸: یا رب ز باغ وصل نسیمی بمن رسان
شمارهٔ ۲۱۹: ای ز سنبل بسته شادروان مشکین بر سمن
شمارهٔ ۲۲۰: خوشا چشمی که بیند روی ترکان
شمارهٔ ۲۲۱: زبان خامه نتواند حدیث دل بیان کردن
شمارهٔ ۲۲۲: خویش را در کوی بیخویشی فکن
شمارهٔ ۲۲۳: ای خواجه مرا با می و میخانه رها کن
شمارهٔ ۲۲۴: ای بوستان عارض تو گلستان جان
شمارهٔ ۲۲۵: ای صبا غلغل بلبل بگلستان برسان
شمارهٔ ۲۲۶: نه درد عشق می یارم نهفتن
شمارهٔ ۲۲۷: ای هیچ در میان نه ز موی میان تو
شمارهٔ ۲۲۸: صید شیران می کند آهوی رو به باز او
شمارهٔ ۲۲۹: ترک من خاقان نگر در حلقه عشّاق او
شمارهٔ ۲۳۰: دوش می کردم سئوال از جان که آن جانانه کو
شمارهٔ ۲۳۱: زهی جمال تو خورشید مشرق دیده
شمارهٔ ۲۳۲: ای چیده سنبل تر در باغ دسته بسته
شمارهٔ ۲۳۳: زهی روی دل افروزت چراغ و چشم هر دیده
شمارهٔ ۲۳۴: ای سر زلف تو در حلقه و تاب افتاده
شمارهٔ ۲۳۵: ای سنبله ی زلف تو خرمن زده بر ماه
شمارهٔ ۲۳۶: ای بیتو مرا پر آب دیده
شمارهٔ ۲۳۷: ای از شب قمرسا برمه نقاب بسته
شمارهٔ ۲۳۸: دی آن بت کافر بچه با چنگ و چغانه
شمارهٔ ۲۳۹: ای خوشا مست و خراب اندر خرابات آمده
شمارهٔ ۲۴۰: روی این چرح سیه روی ستمکاره سیاه
شمارهٔ ۲۴۱: ای لبت خنده بر شراب زده
شمارهٔ ۲۴۲: آتش اندر آب هرگز دیده ئی
شمارهٔ ۲۴۳: چو دستان برکشد مرغ صراحی
شمارهٔ ۲۴۴: تبسّمت الزهر و المزن باک
شمارهٔ ۲۴۵: ای مهر ماه روی ترا زهره مشتری
شمارهٔ ۲۴۶: ایا صبا خبری کن مرا از آن که تو دانی
شمارهٔ ۲۴۷: کامت اینست که هر لحظه ز پیشم رانی
شمارهٔ ۲۴۸: چه چشم مست تو با خواب می کند بازی
شمارهٔ ۲۴۹: بدینسان که از ما جهانی جهانی
شمارهٔ ۲۵۰: نه آخر تو آنی که ما را زیانی
شمارهٔ ۲۵۱: دلا بر عالم جان زن علم زین دیر جسمانی
شمارهٔ ۲۵۲: چه کرده ام که بیکبارم از نظر بفکندی
شمارهٔ ۲۵۳: چون نداری جان معنی معنی جانرا چه دانی
شمارهٔ ۲۵۴: کجا باز آید آن مرغی که با من همقفس بودی
شمارهٔ ۲۵۵: کس به نیکی نبرد نام من از بدنامی
شمارهٔ ۲۵۶: ببار ای لعبت ساقی شرابی
شمارهٔ ۲۵۷: ای که عنبر ز سر زلف تو دارد بویی
شمارهٔ ۲۵۸: هیچ شکّر چو آن دهان دیدی
شمارهٔ ۲۵۹: بر ماه فکنده طیلسانی
شمارهٔ ۲۶۰: گفتمش از چه دلم بردی و خونم خوردی
شمارهٔ ۲۶۱: ای صبا با بلبلِ خوشگویْ گوی
شمارهٔ ۲۶۲: برو ای باد بهاری بهدیاری که تو دانی
شمارهٔ ۲۶۳: در باغ چون بالای تو سروی ندیدم راستی
شمارهٔ ۲۶۴: دی سیر برآمد دلم از روز جوانی
شمارهٔ ۲۶۵: صبح وصل از افق مهر بر آید روزی