شمارهٔ ۳۵: اینهمه مستی ما مستی مستی دگرست

نوشته خواجوی کرمانی در صنایع الکمال دیوان اشعار خواجوی کرمانی فصل غزلیات بخش سفریات

اینهمه مستی ما مستی مستی دگرست

وین همه هستی ما هستی هستی دگرست


خیز و بیرون ز دو عالم وطنی حاصل کن

که برون از دو جهان جای نشستی دگرست


گفتم از دست تو سرگشته عالم گشتم

گفت این سر سبک امروز ز دستی دگرست


تا صبا قلب سر زلف تو در چین بشکست

هر زمان بر من دلخسته شکستی دگرست


کس چو من مست نیفتاد ز خمخانه ی عشق

گرچه در هر طرف از چشم تو مستی دگرست


تا بر آمد ز بنا گوش تو خورشید جمال

هر سر زلف تو خورشید پرستی دگرست


چون سپر نفکند از غمزه ی خوبان خواجو

زانک آن ناوک دلدوز ز شستی دگرست


نظر خود را بنویسید

نظرات