شمارهٔ ۱۹۷: کی آمدی ز تتارای صبای مشک نسیم

نوشته خواجوی کرمانی در صنایع الکمال دیوان اشعار خواجوی کرمانی فصل غزلیات بخش سفریات

کی آمدی ز تتارای صبای مشک نسیم

بیا بیا که خوشت باد ای نسیم شمیم


دگر مگوی حدیث از نعیم و ناز بهشت

بهشت منزل یارست و وصل یار نعیم


چو روز حشر مرا از لحد بر انگیزند

هنوز شعله زند آتشم ز عظم زمیم


گمان مبر که تمنّای بنده سیم و زرست

نسیم تست مراد من شکسته نه سیم


فتاده است دلم در میان خون چون واو

کشیده زلف ترا در کنار جان چون جیم


از آن مرا ز دهان تو هیچ قسمت نیست

که نیست نقطه ی موهوم قابل تقسیم


بود بمعتقد عاقلان جهان محدث

برون ز عالم عشقت که عالمیست قدیم


بهر دیار که زینجا سفر کنم گویم

خوشا نشیمن طاوس و کوه ابراهیم


کنون چه فایده خواجو ز درس معقولات

که در ازل سبق عشق کرده ئی تعلیم


نظر خود را بنویسید

نظرات