شمارهٔ ۲۳۴: ای سر زلف تو در حلقه و تاب افتاده

نوشته خواجوی کرمانی در صنایع الکمال دیوان اشعار خواجوی کرمانی فصل غزلیات بخش سفریات

ای سر زلف تو در حلقه و تاب افتاده

چنبر جعد تو از عنبر ناب افتاده


بی نمکدان عقیق لب شورانگیزت

آتشی در دل بریان کباب افتاده


چشم مخمور ترا دیده و برطرف چمن

همچو من نرگس سرمست خراب افتاده


تا غبار خط ریحان تو بر گل دیده

ورق مردمک دیده در آب افتاده


دلم از مهر رخت سوخته و زدود دلم

آب در دیده ی گریان سحاب افتاده


سوی گیسوی گرهگیر تو مرغ دل من

بهوا رفته و در چنگ عقاب افتاده


قدح از دست تو در خنده و از لعل لبت

هوسی در سر پر شور شراب افتاده


بی نوایان جگر سوخته را بین چون دعد

دل محنت زده در چنگ رباب افتاده


شد ز سودای تو موئی تن خواجو وان موی

همچو گیسوی تو در حلقه و تاب افتاده


نظر خود را بنویسید

نظرات