شمارهٔ ۹۶: دارم چو میان او بدن یعنی هیچ

نوشته خواجوی کرمانی در صنایع الکمال دیوان اشعار خواجوی کرمانی فصل رباعیات بخش سفریات

دارم چو میان او بدن یعنی هیچ

گوید ز دهان او سخن یعنی هیچ


گفتم چه تمنّا کنم از لعل لبت

انگشت نهاد بر دهن یعنی هیچ


نظر خود را بنویسید

نظرات