شمارهٔ ۷۵۷: صوفی متاع صومعه رهن شراب کن

نوشته جامی در دیوان اشعار جامی فصل غزلیات بخش فاتحة الشباب

صوفی متاع صومعه رهن شراب کن

پیرانه سر تلافی عهد شباب کن


مستم ز نشئه می عشق پریوشی

بر یاد لعلش از دو سه جامم خراب کن


عیب است لاف عشق جوانان و عهد شیب

موی سفیدم از می گلگون خضاب کن


بدنام و شهر رانده و رسوای عالمیم

ای پارسا ز صحبت ما اجتناب کن


کسب کمال و فضل فضولی ست ای پسر

از عاشقان فضیلت عشق اکتساب کن


معنی یکی ست گرچه صور مختلف فتاد

این نکته را قیاس ز بحر و حباب کن


جامی جناب پیر مغان قبله دعاست

هر چیز کالتماس کنی زان جناب کن


نظر خود را بنویسید

نظرات