شمارهٔ ۸۳۷: ز هر طرف که درآمد گشاده رخ آن ماه

نوشته جامی در دیوان اشعار جامی فصل غزلیات بخش فاتحة الشباب

ز هر طرف که درآمد گشاده رخ آن ماه

مرا مشاهده شد سر ثم وجه الله


کمال حسن ازل در جمال او دیدم

چو بست بند قبا و شکست طرف کلاه


غلام لطف خرام ویم که سالک را

گهی برد به سر راه و گه برد از راه


سر نیاز به راهش چه سود چون نکند

ز ناز و حشمت و خوبی به زیر پای نگاه


مکن به عشق بتان عیب اهل دل ای شیخ

ز سر عاشق عارف خدا بود آگاه


حدیث عشق که منشور دولت ابد است

به گفت و گوی مقلد کجا شود کوتاه


شهود یار در اغیار مشرب جامی ست

کدام غیر که لاشی ء فی الوجود سواه


نظر خود را بنویسید

نظرات