اشعار پراکنده

نوشته جامی در دیوان اشعار جامی بخش واسطة العقد

اشعار پراکنده

شمارهٔ ۱: غره دولت بود در صورت تیغت عیان شمارهٔ ۲: دل ز لعلش چو قوت بی‌حد یافت شمارهٔ ۳: چو عفوت بی‌حد افتاده‌ست دریاهاست پنداری شمارهٔ ۴: یارم چو شود به طوف بستان مایل شمارهٔ ۵: زیور خود به مسیح ار دهد آن شوخ ملیح شمارهٔ ۶: چو در ساغر ببیند درد باده شمارهٔ ۷: دی مرغک خامه بهر نامت شمارهٔ ۸: بر دل از رنج طمع بار منه شمارهٔ ۹: هرگه که رسد به فارسی سوق سخن شمارهٔ ۱۰: آمد آن سرو روان بیرون به پا گیسوکشان شمارهٔ ۱۱: شد نهان زابروی تو مه چو هلال اول شب شمارهٔ ۱۲: ابروی تو به صورت ظاهر چو بنگرم شمارهٔ ۱۳: از روی تو بر مصحف چون نور فتد ماها شمارهٔ ۱۴: سمنبر انجمن بین که نی سمن نه چمن شمارهٔ ۱۵: در زلف تو از راست سوی چپ کششی نیست شمارهٔ ۱۶: ای آمده سوی بیدلان دیر به دیر شمارهٔ ۱۷: چون جمع شود ز عقل و دین قافله‌ها شمارهٔ ۱۸: می نماید شاخ ریحان ترت بر آفتاب شمارهٔ ۱۹: توبه در عشق یا ورع در می شمارهٔ ۲۰: از نقش شفا بسم دلا وصل حبیب شمارهٔ ۲۱: از آتش سودای تو دم زد دل من بحر طویل: سقاک الله ای دیار