شمارهٔ ۱۱۲: ای خوش آنان که خم طره یاری گیرند

نوشته جامی در دیوان اشعار جامی فصل غزلیات بخش خاتمة الحیات

ای خوش آنان که خم طره یاری گیرند

یکدم از پیچ و خم دهر کناری گیرند


تا ازین لجه رسد زورق امید به لب

لب جوی و لب جام و لب یاری گیرند


تا درین بی سر و بن صیدگه آزاد زیند

جا سر کوهی و منزل بن غاری گیرند


هیبت بادیه فقر و فنا بین که در او

هر صف مورچه را خیل سواری گیرند


بی قرارند چون آتش ز غمت سوختگان

تا نمیرند چه امکان که قراری گیرند


تیزبینان نظر از کحل بصر دوخته اند

در رهت کحل بصیرت ز غباری گیرند


جامی و روی به خاک در تو چون ز حرم

هر یک از کعبه روان راه دیاری گیرند


نظر خود را بنویسید

نظرات