شمارهٔ ۱۲۳: برهنگان چمن باز سبزپوش شدند

نوشته جامی در دیوان اشعار جامی فصل غزلیات بخش خاتمة الحیات

برهنگان چمن باز سبزپوش شدند

ز تیغ خور سپر رند باده نوش شدند


نوای عیش زد از شاخ سرو مرغ سحر

معاشران همه در نعره و خروش شدند


فقیه مدرسه با طالبان حلقه درس

کشیده صف به در پیر میفروش شدند


کجاست طاقت می صوفیان صومعه را

که ناچشیده به بویی ز عقل و هوش شدند


خوش آن کسان که چنان مست و بیخودند امروز

که فارغ از غم فردا و یاد دوش شدند


حدیث عشق به تقلید لذتی ندهد

خوش آن گروه کزین گفت و گو خموش شدند


رسید گفته جامی به بلبلان چمن

زبان نطق ببستند و جمله گوش شدند


نظر خود را بنویسید

نظرات