شمارهٔ ۲۶۲: چه کاریست خوش دل به جانان سپردن

نوشته جامی در دیوان اشعار جامی فصل غزلیات بخش خاتمة الحیات

چه کاریست خوش دل به جانان سپردن

چو افتد به جان کار دل جان سپردن


به هرگام دشواریی پیشت آید

نشاید ره عشق آسان سپردن


چون آن کافر آید به یغما چه چاره

جز از دین گذشتن جز ایمان سپردن


ز وصلی که باشد طفیل رقیبان

بود خوشترم جان به هجران سپردن


چو نبود درین موج خیز آشنایی

خوشا رخت هستی به طوفان سپردن


میفزای گو خط بر آن لب که نتوان

به موران نگین سلیمان سپردن


فسون است اشعار جامی خوش افتد

به یار پری خوی دیوان سپردن


نظر خود را بنویسید

نظرات