بخش ۱۳۵ - در مذمت آنان که همت ایشان بتمام مصروف شراب است و طعام

نوشته جامی در هفت اورنگ فصل دفتر اول بخش سلسلةالذهب

خواجه را بین که از سحر تا شام

دارد اندیشه شراب و طعام


شکم از خوشدلی و خوشحالی

گاه پر می کند گهی خالی


فارغ از خلد و ایمن از دوزخ

جای او مزبله ست یا مطبخ


کار او بهر نفس پروردن

روز و شب ریدن است و یا خوردن


معده فاسد ز اشتهای دروغ

می دهد تیز و می زند آروغ


زین دو باد عفن ز طبع کثیف

داد بر باد نقد عمر شریف


بس که زد معده بر دماغش دود

روزن عقل شد بر او مسدود


شهرت بطن کان بود بطنه

تذهب بالذکاء و الفطنه


چون شود پر ز نان و آب شکم

گردد از سینه علم و دانش کم


خود چه دانش بود در آن سینه

که بود جای شهوت و کینه


ور بود دانشی ز جهل کم است

زانکه از بهر فرج یا شکم است


دانش خویش را چو خرج کند

بهر شهوات بطن و فرج کند


هر که را بنگری ز دشمن و دوست

قیمت او به قدر همت اوست


هر که را همت آن بود که مدام

رودش در درون شراب و طعام


قیمت او اگر بیفزاید

آن بود کز درون برون آید


چه ازین زشتتر بود به جهان

که طفیل شکم کنی دل و جان


دل و جان بهر آب و نان خواهی

عقل و دین بهر انی و آن کاهی


همت تو همه شکم باشد

هر چه غیر از شکم عدم باشد


نظر خود را بنویسید

نظرات