اعتقادنامه

نوشته جامی در هفت اورنگ بخش سلسلةالذهب

اعتقادنامه

بخش ۱ - آغاز: بعد حمد خدا و نعت رسول بخش ۲ - فی وجوده سبحانه و تعالی: هر که را عقل خرده بین باشد بخش ۳ - فی وحدته سبحانه و تعالی: واحد است او به ذات خویش و احد بخش ۴ - اشارة الی صفاته سبحانه: به صفات کمال موصوف است بخش ۵ - اشارت به حیات: از صفاتش یکی حیات آمد بخش ۶ - اشارت به علم: هست بعد از حیات علم و شعور بخش ۷ - اشارت به ارادت: وز پی آن بود ارادت و خواست بخش ۸ - اشارت به قدرت: بعد ازان قدرتی بود کامل بخش ۹ - اشارت به سمع و بصر: هر یک از وصف سمع و وصف بصر بخش ۱۰ - اشارت به کلام: وآخرین وصف کان کلام بود بخش ۱۱ - اشارة الی افعاله سبحانه: حادثات جهان چه شر و چه خیر بخش ۱۲ - اشارت به وجود ملائکه: زانچه از علم آمده به عیان بخش ۱۳ - اشارة الی الایمان بالانبیاء علیهم السلام: انبیا برگزیدگان حق اند بخش ۱۴ - اشارة الی افضلیة نبینا صلی الله علیه و سلم: هست بر مقتضای فضل ازل بخش ۱۵ - اشارة الی ختمیته صلی الله علیه و سلم: خاتم الانبیاء و الرسل است بخش ۱۶ - فی شریعته صلی الله علیه و سلم: شرع او ناسخ شریعتهاست بخش ۱۷ - اشارة الی معراجه صلی الله علیه و سلم: برد بیدار حق شب از بطحا بخش ۱۸ - اشارت به معجزات انبیا علیهم السلام: خرق عادات از نبی و ولی بخش ۱۹ - اشارت به کتاب های خدای تعالی: هست حق را کتاب ها بسیار بخش ۲۰ - اشارت به آنکه کتاب الله قدیم است: چون کتاب خدا کلام خداست بخش ۲۱ - اشارت به فضیلت امت و شرف آل و اصحاب او صلی الله علیه و علی آله و سلم: امت احمد از میان امم بخش ۲۲ - اشارت به آنکه تکفیر اهل قبله جایز نیست: هر که شد ز اهل قبله بر تو پدید بخش ۲۳ - اشارت به عذاب قبر و سؤال منکر و نکیر: هر که را زیر خاک شد منزل بخش ۲۴ - اشارت به نفختین: چون شود نوبت جهان آخر بخش ۲۵ - اشارت به تطایر صحایف: از پی نفخ صور نوع بشر بخش ۲۶ - اشارت به میزان: وضع میزان کنند از پی آن بخش ۲۷ - اشارت به صراط: چون ز میزان و وزن آن برهند بخش ۲۸ - اشارت به مواقف عرصات: پنجه آمد مواقف عرصات بخش ۲۹ - اشارت به خلود کفار در نار و خروج بعض عصات به شفاعت: هر که افتد به دوزخ از کفار بخش ۳۰ - اشارت به حوض کوثر: چون ز دوزخ کنند خلق گذر بخش ۳۱ - اشارت به درجات بهشت و خلود در آن و رؤیت حق سبحانه: درجات بهشت باشد هشت بخش ۳۲ - گفتار در ختم دفتر اول از کتاب سلسلة الذهب و حواله آنچه تقریب سخن به آن رسیده بود به دفتر دیگر: چون شد این اعتقاد نامه درست