بخش ۱۱۱ - مناجات در تقریب نصایح انگیختن: ای ز تو ملک و ملک رفته ز دست

نوشته جامی در هفت اورنگ فصل سبحة‌الابرار

ای ز تو ملک و ملک رفته ز دست

شتران فلک از ذوق تو مست


بیم آنست که این هفت و چهار

بگسلانند ز مهر تو مهار


در بیابان غمت روی نهند

جان شیرین به تک و پوی دهند


ای خوش آن رهرو از خود رسته

رقص دایم ز تو در پیوسته


زیر پایش چو کند پای ز سر

نشتر خار بود سبزه تر


خارج از دایره صلح و نزاع

کرده سر پی سپر راه سماع


ساز خاک قدمش جامی را

ببر از وی به دمش خامی را


جرعه جام فنایش بچشان

بر سر خوان وفایش بنشان


قید تقلید ز جانش بگشای

رشح حکمت ز زبانش بگشای


به نصیحت نفسش دار روان

باز کن گوش نصیحت شنوان


نظر خود را بنویسید

نظرات