بخش ۱۸: زنی را از جماعتی که بر حجاج خروج کرده بودند، پیش وی آوردند حجاج با وی سخن می گفت، و وی سر در پیش انداخته بود و نظر بر زمین دوخته، نه جواب وی می داد و

نوشته جامی در بهارستان جامی فصل روضهٔ سوم (در ذکر پادشاهان)

زنی را از جماعتی که بر حجاج خروج کرده بودند، پیش وی آوردند حجاج با وی سخن می گفت، و وی سر در پیش انداخته بود و نظر بر زمین دوخته، نه جواب وی می داد و نه نظر به وی می کرد.


یکی از حاضران با وی گفت: امیر سخن می گوید و تو از وی اعراض می کنی. گفت: من از خدای تعالی شرم می دارم به مردی نظر کنم که خدای تعالی به وی نظر نمی کند!


روی ظالم مبین که بر رویت

آن ز دوزخ دریست بگشاده


سوی او تا گشاده شد ز خدای

نظر رحمتی نیفتاده


نظر خود را بنویسید

نظرات