بخش ۲۳: جمعی نشسته بودند و سخن کمال و نقصان رجال در پیوسته، یکی از آن میان گفت: هر که دو چشم بینا ندارد نیم مرد است و هر که در خانه عروسی زیبا ندارد نیم مرد ا

نوشته جامی در بهارستان جامی فصل روضهٔ ششم (در مطایبه)

جمعی نشسته بودند و سخن کمال و نقصان رجال در پیوسته، یکی از آن میان گفت: هر که دو چشم بینا ندارد نیم مرد است و هر که در خانه عروسی زیبا ندارد نیم مرد است و هر که وقوف بر سباحت دریا ندارد نیم مرد است.


نابینایی در مجلس حاضر بود که زن نداشت و سباحت نمی دانست بانگ بر وی زد که ای عزیز عجب مقدمه ای پرداختی و مرا از دایره مردی چنان دور انداختی که هنوز نیم مرد در می باید تا نام «هیچ مردی» بر من شاید!


چنان ز پایه مردی فتاد خواجه برون

ز بس فسردگی و خام ریشی و سردی


که گر هزار فضیلت رسد ز مردانش

قدم برون ننهد از حدود نامردی


نظر خود را بنویسید

نظرات