بخش ۴۰: طبیبی را دیدند که هرگاه به گورستان رسیدی ردا در سر کشیدی از سبب آنش سؤال کردند گفت: از مردگان این گورستان شرم می دارم، بر هر که می گذرم ضربت من خورده

نوشته جامی در بهارستان جامی فصل روضهٔ ششم (در مطایبه)

طبیبی را دیدند که هرگاه به گورستان رسیدی ردا در سر کشیدی از سبب آنش سؤال کردند گفت: از مردگان این گورستان شرم می دارم، بر هر که می گذرم ضربت من خورده است و در هر که می نگرم از شربت من مرده است!


ای رای تو در علاج بیمار علیل

برآمدن مرگ قدوم تو دلیل


در کشور مات منت جان ستدن

برداشته ای ز گردن عزرائیل


ای صنعت طب شکسته بازار از تو

هرچند بود به رنج بیمار از تو


المنة لله که عجب خوشنودند

غسال و کفن فروش و حفار از تو


یکی از حکما گفته است: طبیب ناقص وباست مر عامه را.


ای که هستی ز طب ناقص خویش

عامه خلق را به جای وبا


چه عجب گر کنند نفرینت

هست نفرین تو دعای وبا


نظر خود را بنویسید

نظرات