رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران

نوشته ابوسعید ابوالخیر در اشعار ابو سعید ابالخیر

رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران

رباعی شماره ۱: باز‌ آ باز‌ آ، هر آن چه هستی باز‌ آ رباعی شماره ۲: یا رب به محمد و علی و زهرا رباعی شماره ۳: وصل تو کجا و من مهجور کجا؟ رباعی شماره ۴: منصور حلاج، آن نهنگ دریا رباعی شماره ۵: وا فریادا ز عشق، وا فریادا رباعی شماره ۶: ای شیر سرافراز زبردست خدا رباعی شماره ۷: گفتم صنما لاله‌ رخا دلدارا رباعی شماره ۸: گفتی که منم ماه نشابور سرا رباعی شماره ۹: هر گاه که بینی دو سه سرگردان را رباعی شماره ۱۰: یا‌رب مکن از لطف پریشان ما را رباعی شماره ۱۱: گر بر در دیر می‌نشانی ما را رباعی شماره ۱۲: تا چند کشم غصه هر ناکس را رباعی شماره ۱۳: پرسیدم ازو واسطه هجران را رباعی شماره ۱۴: از زهد اگر مدد دهی ایمان را رباعی شماره ۱۵: تسبیح ملک را و صفا رضوان را رباعی شماره ۱۶: ای دوست دوا فرست بیماران را رباعی شماره ۱۷: دی شانه زد آن ماه خم گیسو را رباعی شماره ۱۸: در کعبه اگر دل سوی غیرست تو را رباعی شماره ۱۹: تا درد رسید چشم خون‌خوار تو را رباعی شماره ۲۰: در دیده به جای خواب، آب است مرا رباعی شماره ۲۱: آن رشته که قوت روان‌ست مرا رباعی شماره ۲۲: یا رب ز کرم دری برویم بگشا رباعی شماره ۲۳: ای دلبر ما مباش بی دل بر ما رباعی شماره ۲۴: آن عشق که هست جزء لاینفک ما رباعی شماره ۲۵: ای کرده غمت غارت هوش دل ما رباعی شماره ۲۶: مستغرق نیل معصیت جامه ما رباعی شماره ۲۷: مهمان تو خواهم آمدن جانانا رباعی شماره ۲۸: من دوش دعا کردم و باد آمینا رباعی شماره ۲۹: گه می‌گردم بر آتش هجر کباب رباعی شماره ۳۰: در رفع حجب کوش نه در جمع کتب رباعی شماره ۳۱: برتافت عنان صبوری از جان خراب رباعی شماره ۳۲: کارم همه ناله و خروش‌ست امشب رباعی شماره ۳۳: از چرخ فلک گردش یکسان مطلب رباعی شماره ۳۴: بی‌طاعت حق، بهشت و رضوان مطلب رباعی شماره ۳۵: ای ذات و صفات تو مبرا ز عیوب رباعی شماره ۳۶: ای آینه حسن تو در صورت زیب رباعی شماره ۳۷: تا زلف تو شاه گشت و رخسار تو تخت رباعی شماره ۳۸: تا پای تو رنجه گشت و با درد بساخت رباعی شماره ۳۹: مجنون تو کوه را ز صحرا نشناخت رباعی شماره ۴۰: آن روز که آتش محبت افروخت رباعی شماره ۴۱: دیشب که دلم ز تاب هجران می‌سوخت رباعی شماره ۴۲: عشق آمد و گرد فتنه بر جانم بیخت رباعی شماره ۴۳: شیرین‌دهنی که از لبش جان می‌ریخت رباعی شماره ۴۴: عشق آمد و خاک محنتم بر سر ریخت رباعی شماره ۴۵: می‌رفتم و خون دل به راهم می‌ریخت رباعی شماره ۴۶: از کفر سر زلف وی ایمان می‌ریخت رباعی شماره ۴۷: از نخل ترش بار چو باران می‌ریخت رباعی شماره ۴۸: ای دل چو فراقش رگ جان بگشودت رباعی شماره ۴۹: آن یار که عهد دوستداری بشکست رباعی شماره ۵۰: از بار گنه شد تن مسکینم پست رباعی شماره ۵۱: از کعبه رهی‌ست تا به مقصد پیوست رباعی شماره ۵۲: تیری ز کمانخانه ابروی تو جست رباعی شماره ۵۳: چون نیست ز هر چه هست جز باد به دست *(منتسب به چند نفر) رباعی شماره ۵۴: دی طفلک خاک بیز غربال به دست رباعی شماره ۵۵: کردم توبه، شکستیش روز نخست رباعی شماره ۵۶: آزادی و عشق چون همی نامد راست رباعی شماره ۵۷: خیام تنت به خیمه می‌ماند راست رباعی شماره ۵۸: هر چند به طاعت تو عصیان و خطاست رباعی شماره ۵۹: من بنده عاصیم رضای تو کجاست؟ رباعی شماره ۶۰: گر طالب راه حق شوی ره پیداست رباعی شماره ۶۱: غم عاشق سینه بلاپرور ماست رباعی شماره ۶۲: ما کشته عشقیم و جهان مسلخ ماست رباعی شماره ۶۳: یا رب غم آن چه غیر تو در دل ماست رباعی شماره ۶۴: یاد تو شب و روز قرین دل ماست رباعی شماره ۶۵: گردون کمری ز عمر فرسوده ماست *(منتسب به چند نفر) رباعی شماره ۶۶: دوزخ شرری ز آتش سینه ماست رباعی شماره ۶۷: عصیان خلایق ار چه صحرا صحراست رباعی شماره ۶۸: آن آتش سوزنده که عشقش لقب‌ست رباعی شماره ۶۹: از ما همه عجز و نیستی مطلوب است رباعی شماره ۷۰: گویند «دل آیینه آیین عجب‌ست» رباعی شماره ۷۱: گر سبحه صد دانه شماری خوب‌ست رباعی شماره ۷۲: پیوسته ز من کشیده‌دامن، دل توست رباعی شماره ۷۳: دل کیست که گویم از برای غم توست‌؟ رباعی شماره ۷۴: ای دل غم عشق از برای من و توست رباعی شماره ۷۵: ناکامی‌ام ای دوست ز خودکامی توست رباعی شماره ۷۶: اسرار ملک بین که به غول افتاده‌ست رباعی شماره ۷۷: ای حیدر شهسوار وقت مددست رباعی شماره ۷۸: عشقم که به هر رگم غمی پیوندست رباعی شماره ۷۹: نقاش رخت ز طعن‌ها آسوده‌ست رباعی شماره ۸۰: در عالم اگر فلک اگر ماه و خورست رباعی شماره ۸۱: سوفسطایی که از خرد بی‌خبرست رباعی شماره ۸۲: پی در گاوست و گاو در کهسارست رباعی شماره ۸۳: ای برهمن آن عذار چون لاله پرست رباعی شماره ۸۴: آلوده دنیا جگرش ریشترست رباعی شماره ۸۵: یا رب سبب حیات حیوان بفرست رباعی شماره ۸۶: یا رب تو زمانه را دلیلی بفرست رباعی شماره ۸۷: ای خالق خلق رهنمایی بفرست رباعی شماره ۸۸: ما را بجز این جهان جهانی دگرست رباعی شماره ۸۹: سرمایه عمر آدمی یک نفسست رباعی شماره ۹۰: گفتی که فلان ز یاد ما خاموشست رباعی شماره ۹۱: راه تو به هر روش که پویند خوشست رباعی شماره ۹۲: دل رفت بر کسی که سیماش خوشست رباعی شماره ۹۳: دل بر سر عهد استوار خویشست رباعی شماره ۹۴: بر شکل بتان رهزن عشاق حقست رباعی شماره ۹۵: گریم زغم تو زار و گویی زرقست رباعی شماره ۹۶: گنجم چو گهر در دل گنجینه شکست رباعی شماره ۹۷: آن شب که مرا ز وصلت ای مه رنگست رباعی شماره ۹۸: دور از تو فضای دهر بر من تنگست رباعی شماره ۹۹: کردیم هر آن حیله که عقل آن دانست رباعی شماره ۱۰۰: نردیست جهان که بردنش باختنست رباعی شماره ۱۰۱: آواز در آمد بنگر یار منست رباعی شماره ۱۰۲: تا مهر ابوتراب دمساز منست رباعی شماره ۱۰۳: عشق تو بلای دل درویش منست رباعی شماره ۱۰۴: از گل طبقی نهاده کین روی منست رباعی شماره ۱۰۵: آنرا که فنا شیوه و فقر آیینست رباعی شماره ۱۰۶: دنیا به مثل چو کوزه زرین است رباعی شماره ۱۰۷: دردی که ز من جان بستاند اینست رباعی شماره ۱۰۸: ایزد که جهان به قبضه قدرت اوست رباعی شماره ۱۰۹: چشمی دارم همه پر از دیدن دوست رباعی شماره ۱۱۰: دنیا به جوی وفا ندارد ای دوست رباعی شماره ۱۱۱: شب آمد و باز رفتم اندر غم دوست رباعی شماره ۱۱۲: عشق آمد و شد چو خونم اندر رگ و پوست رباعی شماره ۱۱۳: غازی به ره شهادت اندر تک و پوست رباعی شماره ۱۱۴: هر چند که آدمی ملک سیرت و خوست رباعی شماره ۱۱۵: آنرا که حلال زادگی عادت و خوست رباعی شماره ۱۱۶: عالم به خروش لا اله الا هوست رباعی شماره ۱۱۷: عنبر زلفی که ماه در چنبر اوست رباعی شماره ۱۱۸: عقرب سر زلف یار و مه پیکر اوست رباعی شماره ۱۱۹: زآن می خوردم که روح پیمانه اوست رباعی شماره ۱۲۰: آن مه که وفا و حسن سرمایه اوست رباعی شماره ۱۲۱: بر ما در وصل بسته میدارد دوست رباعی شماره ۱۲۲: ما دل به غم تو بسته داریم ای دوست رباعی شماره ۱۲۳: ای دوست ای دوست ای دوست ای دوست رباعی شماره ۱۲۴: ای خواجه ترا غم جمال ماهست رباعی شماره ۱۲۵: عارف که ز سر معرفت آگاهست رباعی شماره ۱۲۶: در کار کس ار قرار میباید هست رباعی شماره ۱۲۷: تا در نرسد وعده هر کار که هست رباعی شماره ۱۲۸: در درد شکی نیست که درمانی هست رباعی شماره ۱۲۹: با دل گفتم که ای دل احوال تو چیست رباعی شماره ۱۳۰: پرسید ز من کسی که معشوق تو کیست رباعی شماره ۱۳۱: جسمم همه اشک گشت و چشمم بگریست رباعی شماره ۱۳۲: دیروز که چشم تو به من درنگریست رباعی شماره ۱۳۳: عاشق نتواند که دمی بی غم زیست رباعی شماره ۱۳۴: گر مرده بوم برآمده سالی بیست رباعی شماره ۱۳۵: می‌گفتم یار و می‌ندانستم کیست رباعی شماره ۱۳۶: ای دل همه خون شوی شکیبایی چیست رباعی شماره ۱۳۷: اندر همه دشت خاوران گر خاریست رباعی شماره ۱۳۸: در بحر یقین که در تحقیق بسیست رباعی شماره ۱۳۹: رنج مردم ز پیشی و از بیشیست رباعی شماره ۱۴۰: ما عاشق و عهد جان ما مشتاقیست رباعی شماره ۱۴۱: گاهی چو ملایکم سر بندگیست رباعی شماره ۱۴۲: چون حاصل عمر تو فریبی و دمیست رباعی شماره ۱۴۳: دردا که درین سوز و گدازم کس نیست *(منتسب به چند نفر) رباعی شماره ۱۴۴: در سینه کسی که راز پنهانش نیست رباعی شماره ۱۴۵: در کشور عشق جای آسایش نیست رباعی شماره ۱۴۶: افسوس که کس با خبر از دردم نیست رباعی شماره ۱۴۷: گفتار نکو دارم و کردارم نیست رباعی شماره ۱۴۸: هرگز المی چو فرقت جانان نیست رباعی شماره ۱۴۹: در هجرانم قرار میباید و نیست رباعی شماره ۱۵۰: گر کار تو نیکست به تدبیر تو نیست رباعی شماره ۱۵۱: از درد نشان مده که در جان تو نیست رباعی شماره ۱۵۲: جانا به زمین خاوران خاری نیست رباعی شماره ۱۵۳: اندر همه دشت خاوران سنگی نیست رباعی شماره ۱۵۴: سر تا سر دشت خاوران سنگی نیست رباعی شماره ۱۵۵: گبریست در این وهم که پنهانی نیست رباعی شماره ۱۵۶: دایم نه لوای عشرت افراشتنی‌ست رباعی شماره ۱۵۷: ای دیده نظر کن اگرت بینایی‌ست رباعی شماره ۱۵۸: سیمابی شد هوا و زنگاری دشت رباعی شماره ۱۵۹: آنرا که قضا ز خیل عشاق نوشت رباعی شماره ۱۶۰: هان تا تو نبندی به مراعاتش پشت رباعی شماره ۱۶۱: از اهل زمانه عار میباید داشت رباعی شماره ۱۶۲: روزم به غم جهان فرسوده گذشت رباعی شماره ۱۶۳: افسوس که ایام جوانی بگذشت رباعی شماره ۱۶۴: سر سخن دوست نمی‌یارم گفت رباعی شماره ۱۶۵: دل گرچه درین بادیه بسیار شتافت رباعی شماره ۱۶۶: آسان آسان ز خود امان نتوان یافت رباعی شماره ۱۶۷: آن دل که تو دیده‌ای ز غم خون شد و رفت رباعی شماره ۱۶۸: از باد صبا دلم چو بوی تو گرفت رباعی شماره ۱۶۹: دل عادت و خوی جنگجوی تو گرفت رباعی شماره ۱۷۰: آنی که ز جانم آرزوی تو نرفت رباعی شماره ۱۷۱: یار آمد و گفت خسته میدار دلت رباعی شماره ۱۷۲: علمی نه که از زمره انسان نهمت رباعی شماره ۱۷۳: صد شکر که گلشن صفا گشت تنت رباعی شماره ۱۷۴: دی زلف عبیر بیز عنبر سایت رباعی شماره ۱۷۵: ای قبله هر که مقبل آمد کویت رباعی شماره ۱۷۶: ای مقصد خورشید پرستان رویت رباعی شماره ۱۷۷: زنار پرست زلف عنبر بویت رباعی شماره ۱۷۸: گفتم چشمت گفت که بر مست مپیچ رباعی شماره ۱۷۹: گر درویشی مکن تصرف در هیچ رباعی شماره ۱۸۰: ای در تو عیان‌ها و نهان‌ها همه هیچ رباعی شماره ۱۸۱: ای با رخت انوار مه و خور همه هیچ رباعی شماره ۱۸۲: حمدا لک رب نجنی منک فلاح رباعی شماره ۱۸۳: رخساره‌ات ای تازه گل گلشن روح رباعی شماره ۱۸۴: بی شک الفست احد، ازو جوی مدد رباعی شماره ۱۸۵: گر درد کند پای تو ای حور نژاد رباعی شماره ۱۸۶: در سلسله عشق تو جان خواهم داد رباعی شماره ۱۸۷: هر راحت و لذتی که خلاق نهاد رباعی شماره ۱۸۸: در وصل ز اندیشه دوری فریاد رباعی شماره ۱۸۹: با کوی تو هر کرا سر و کار افتد رباعی شماره ۱۹۰: گر عشق دل مرا خریدار افتد رباعی شماره ۱۹۱: با علم اگر عمل برابر گردد رباعی شماره ۱۹۲: آن را که حدیث عشق در دل گردد رباعی شماره ۱۹۳: ما را نبود دلی که خرم گردد رباعی شماره ۱۹۴: دل از نظر تو جاودانی گردد رباعی شماره ۱۹۵: ای صافی دعوی ترا معنی درد رباعی شماره ۱۹۶: دردا که درین زمانه پر غم و درد رباعی شماره ۱۹۷: فردا که به محشر اندر آید زن و مرد رباعی شماره ۱۹۸: دل صافی کن که حق به دل می‌نگرد رباعی شماره ۱۹۹: گویند که محتسب گمانی ببرد رباعی شماره ۲۰۰: من زنده و کس بر آستانت گذرد؟ رباعی شماره ۲۰۱: از چهره عاشقانه‌ام زر بارد رباعی شماره ۲۰۲: از دفتر عشق هر که فردی دارد رباعی شماره ۲۰۳: طالع سر عافیت فروشی دارد رباعی شماره ۲۰۴: دل وقت سماع بوی دلدار برد رباعی شماره ۲۰۵: گل از تو چراغ حسن در گلشن برد رباعی شماره ۲۰۶: شادم به دمی کز آرزویت گذرد رباعی شماره ۲۰۷: گر پنهان کرد عیب و گر پیدا کرد رباعی شماره ۲۰۸: گفتار دراز مختصر باید کرد رباعی شماره ۲۰۹: دردا که همه روی به ره باید کرد رباعی شماره ۲۱۰: قدت قدم ز بار محنت خم کرد رباعی شماره ۲۱۱: من بی تو دمی قرار نتوانم کرد رباعی شماره ۲۱۲: از واقعه‌ای ترا خبر خواهم کرد رباعی شماره ۲۱۳: آن دشمن دوست بود دیدی که چه کرد رباعی شماره ۲۱۴: جمعیت خلق را رها خواهی کرد رباعی شماره ۲۱۵: خرم دل آنکه از ستم آه نکرد رباعی شماره ۲۱۶: عاشق چو شوی تیغ به سر باید خورد رباعی شماره ۲۱۷: عارف به چنین روز کناری گیرد رباعی شماره ۲۱۸: من صرفه برم که بر صفم اعدا زد رباعی شماره ۲۱۹: حورا به نظاره نگارم صف زد رباعی شماره ۲۲۰: گر غره به عمری به تبی برخیزد رباعی شماره ۲۲۱: خواهی که ترا دولت ابرار رسد رباعی شماره ۲۲۲: این گیدی گبر از کجا پیدا شد رباعی شماره ۲۲۳: دلخسته و سینه چاک می‌باید شد رباعی شماره ۲۲۴: از شبنم عشق خاک آدم گل شد رباعی شماره ۲۲۵: تا ولوله عشق تو در گوشم شد رباعی شماره ۲۲۶: انواع خطا گرچه خدا می‌بخشد رباعی شماره ۲۲۷: از لطف تو هیچ بنده نومید نشد رباعی شماره ۲۲۸: صوفی به سماع دست از آن افشاند رباعی شماره ۲۲۹: کی حال فتاده هرزه گردی داند رباعی شماره ۲۳۰: این عمر به ابر نوبهاران ماند رباعی شماره ۲۳۱: اسرار وجود خام و ناپخته بماند رباعی شماره ۲۳۲: چرخ و مه و مهر در تمنای تواند رباعی شماره ۲۳۳: آنها که ز معبود خبر یافته‌اند رباعی شماره ۲۳۴: زان پیش که طاق چرخ اعلا زده‌اند رباعی شماره ۲۳۵: آن روز که نور بر ثریا بستند رباعی شماره ۲۳۶: آنروز که نقش کوه و هامون بستند رباعی شماره ۲۳۷: قومی ز خیال در غرور افتادند رباعی شماره ۲۳۸: در تکیه قلندران چو بنگم دادند رباعی شماره ۲۳۹: هوشم نه موافقان و خویشان بردند رباعی شماره ۲۴۰: در دیر شدم ماحضری آوردند رباعی شماره ۲۴۱: سبزی بهشت و نوبهار از تو برند رباعی شماره ۲۴۲: مردان خدا ز خاکدان دگرند رباعی شماره ۲۴۳: یارم همه نیش بر سر نیش زند رباعی شماره ۲۴۴: آن کس که به کوه ظلم خرگاه زند رباعی شماره ۲۴۵: خوبان همه صید صبح خیزان باشند رباعی شماره ۲۴۶: در مدرسه اسباب عمل می‌بخشند رباعی شماره ۲۴۷: عاشق همه دم فکر غم دوست کند رباعی شماره ۲۴۸: نقاش اگر ز موی پرگار کند رباعی شماره ۲۴۹: با شیر و پلنگ هر که آمیز کند رباعی شماره ۲۵۰: خواهی که خدا کار نکو با تو کند رباعی شماره ۲۵۱: زان خوبتری که کس خیال تو کند رباعی شماره ۲۵۲: عاشق که تواضع ننماید چه کند؟ رباعی شماره ۲۵۳: دل گر ره عشق او نپوید چه کند رباعی شماره ۲۵۴: نی دیده بود که جستجویش نکند رباعی شماره ۲۵۵: در چنگ غم تو دل سرودی نکند رباعی شماره ۲۵۶: ای باد ! به خاک مصطفایت سوگند رباعی شماره ۲۵۷: درویشانند هر چه هست ایشانند رباعی شماره ۲۵۸: گر عدل کنی بر جهانت خوانند رباعی شماره ۲۵۹: گه زاهد تسبیح به دستم خوانند رباعی شماره ۲۶۰: شب خیز که عاشقان به شب راز کنند رباعی شماره ۲۶۱: مردان رهش میل به هستی نکنند رباعی شماره ۲۶۲: خلقان تو ای جلال گوناگونند رباعی شماره ۲۶۳: مردان تو دل به مهر گردون ننهند رباعی شماره ۲۶۴: دشمن چو به ما درنگرد بد بیند رباعی شماره ۲۶۵: کامل ز یکی هنر ده و صد بیند رباعی شماره ۲۶۶: در عشق تو گاه بت پرستم گویند رباعی شماره ۲۶۷: اول رخ خود به ما نبایست نمود رباعی شماره ۲۶۸: اول که مرا عشق نگارم بربود رباعی شماره ۲۶۹: رفتم به کلیسیای ترسا و یهود رباعی شماره ۲۷۰: ز اول ره عشق تو مرا سهل نمود رباعی شماره ۲۷۱: آن روز که بنده آوریدی به وجود رباعی شماره ۲۷۲: فردا که زوال شش جهت خواهد بود رباعی شماره ۲۷۳: گر ملک تو شام و گر یمن خواهد بود رباعی شماره ۲۷۴: گویند به حشر گفتگو خواهد بود رباعی شماره ۲۷۵: عاشق که غمش بر همه کس ظاهر بود رباعی شماره ۲۷۶: آن کس که ز روی علم و دین اهل بود رباعی شماره ۲۷۷: زان ناله که در بستر غم دوشم بود رباعی شماره ۲۷۸: هر چند که جان عارف آگاه بود رباعی شماره ۲۷۹: دوشم به طرب بود نه دلتنگی بود رباعی شماره ۲۸۰: بخشای بر آنکه جز تو یارش نبود رباعی شماره ۲۸۱: آن وقت که این انجم و افلاک نبود رباعی شماره ۲۸۲: جایی که تو باشی اثر غم نبود رباعی شماره ۲۸۳: عاشق به یقین دان که مسلمان نبود رباعی شماره ۲۸۴: نه کس که ز جور دهر افسرده نبود رباعی شماره ۲۸۵: چندانکه به کوی سلمه تارست و پود رباعی شماره ۲۸۶: هر کو ز در عمر درآید برود رباعی شماره ۲۸۷: عاشق که غم جان خرابش نرود رباعی شماره ۲۸۸: در دل چو کجیست روی بر خاک چه سود رباعی شماره ۲۸۹: در دل همه شرک و روی بر خاک چه سود رباعی شماره ۲۹۰: روزی که چراغ عمر خاموش شود رباعی شماره ۲۹۱: گر دشمن مردان همگی حرق شود رباعی شماره ۲۹۲: گفتی که شب آیم ارچه بیگاه شود رباعی شماره ۲۹۳: یا رب برهانیم ز حرمان چه شود رباعی شماره ۲۹۴: آن رشته که بر لعل لبت سوده شود رباعی شماره ۲۹۵: روزی که جمال دلبرم دیده شود رباعی شماره ۲۹۶: تا مرد به تیغ عشق بی سر نشود رباعی شماره ۲۹۷: تا دل ز علایق جهان حر نشود رباعی شماره ۲۹۸: هرگز دلم از یاد تو غافل نشود رباعی شماره ۲۹۹: تا مدرسه و مناره ویران نشود رباعی شماره ۳۰۰: یک ذره ز حد خویش بیرون نشود رباعی شماره ۳۰۱: دلبر دل خسته رایگان می‌خواهد رباعی شماره ۳۰۲: ار کشتن من دو چشم مستت خواهد رباعی شماره ۳۰۳: دل وصل تو ای مهر گسل می‌خواهد رباعی شماره ۳۰۴: یک نیم رخت الست منکم ببعید رباعی شماره ۳۰۵: آورد صبا گلی ز گلزار امید رباعی شماره ۳۰۶: گوشم چو حدیث درد چشم تو شنید رباعی شماره ۳۰۷: هر چند که دیده روی خوب تو ندید رباعی شماره ۳۰۸: معشوقه خانگی به کاری ناید *(منتسب به چند نفر) رباعی شماره ۳۰۹: یاد تو کنم دلم به فریاد آید رباعی شماره ۳۱۰: در باغ روم کوی توام یاد آید رباعی شماره ۳۱۱: پیریم ولی چو عشق را ساز آید رباعی شماره ۳۱۲: در دوزخم ار زلف تو در چنگ آید رباعی شماره ۳۱۳: ای خواجه ز فکر گور غم می‌باید رباعی شماره ۳۱۴: چشمی به سحاب همنشین می‌باید رباعی شماره ۳۱۵: ای عشق به درد تو سری می‌باید رباعی شماره ۳۱۶: آسان گل باغ مدعا نتوان چید رباعی شماره ۳۱۷: جانم به لب از لعل خموش تو رسید رباعی شماره ۳۱۸: گلزار وفا ز خار من می‌روید رباعی شماره ۳۱۹: یا رب به دو نور دیده پیغمبر رباعی شماره ۳۲۰: تا چند حدیث قامت و زلف نگار رباعی شماره ۳۲۱: چشمم که نداشت تاب نظاره یار رباعی شماره ۳۲۲: سر رشته دولت ای برادر به کف آر رباعی شماره ۳۲۳: هر در که ز بحر اشکم افتد به کنار رباعی شماره ۳۲۴: یا رب بگشا گره ز کار من زار رباعی شماره ۳۲۵: بستان رخ تو گلستان آرد بار رباعی شماره ۳۲۶: گفتم: چشمم، گفت: به راهش می‌دار رباعی شماره ۳۲۷: یا رب در دل به غیر خود جا مگذار رباعی شماره ۳۲۸: ناقوس نواز گر ز من دارد عار رباعی شماره ۳۲۹: با یار موافق آشنایی خوشتر رباعی شماره ۳۳۰: یا رب به کرم بر من درویش نگر رباعی شماره ۳۳۱: لذات جهان چشیده باشی همه عمر *(منتسب به چند نفر) رباعی شماره ۳۳۲: امروز منم به زور بازو مغرور رباعی شماره ۳۳۳: ای پشت تو گرم کرده سنجاب و سمور رباعی شماره ۳۳۴: ای در طلب تو عالمی در شر و شور رباعی شماره ۳۳۵: خورشید چو بر فلک زند رایت نور رباعی شماره ۳۳۶: گر دور فتادم از وصالت به ضرور رباعی شماره ۳۳۷: هر لقمه که بر خوان عوانست مخور رباعی شماره ۳۳۸: در بارگه جلالت ای عذر پذیر رباعی شماره ۳۳۹: در بزم تو ای شوخ منم زار و اسیر رباعی شماره ۳۴۰: شمشیر بود ابروی آن بدر منیر رباعی شماره ۳۴۱: مجنون و پریشان توام دستم گیر رباعی شماره ۳۴۲: ای فضل تو دستگیر من، دستم گیر رباعی شماره ۳۴۳: گفتم که: دلم، گفت: کبابی کم گیر رباعی شماره ۳۴۴: آگاه بزی ای دل و آگاه بمیر رباعی شماره ۳۴۵: تا روی ترا بدیدم ای شمع تراز رباعی شماره ۳۴۶: در خدمت تو چو صرف شد عمر دراز رباعی شماره ۳۴۷: در هر سحری با تو همی گویم راز رباعی شماره ۳۴۸: من بودم دوش و آن بت بنده نواز *(منتسب به چند نفر) رباعی شماره ۳۴۹: ای سر تو در سینه هر محرم راز رباعی شماره ۳۵۰: گر چشم تو در مقام ناز آید باز رباعی شماره ۳۵۱: دل جز ره عشق تو نپوید هرگز رباعی شماره ۳۵۲: دانی که مرا یار چه گفته‌ست امروز رباعی شماره ۳۵۳: جهدی بکن ار پند پذیری دو سه روز رباعی شماره ۳۵۴: دل خسته و جان فگار و مژگان خونریز رباعی شماره ۳۵۵: الله، به فریاد من بی کس رس رباعی شماره ۳۵۶: ای جمله بی کسان عالم را کس رباعی شماره ۳۵۷: نوروز شد و جهان برآورد نفس رباعی شماره ۳۵۸: دارم دلکی غمین بیامرز و مپرس رباعی شماره ۳۵۹: در دل دردیست از تو پنهان که مپرس رباعی شماره ۳۶۰: ای شوق تو در مذاق چندان که مپرس رباعی شماره ۳۶۱: شاها ز دعای مرد آگاه بترس رباعی شماره ۳۶۲: اندر صف دوستان ما باش و مترس رباعی شماره ۳۶۳: ای آینه ذات تو ذات همه کس رباعی شماره ۳۶۴: ای واقف اسرار ضمیر همه کس رباعی شماره ۳۶۵: تا در نزنی به هرچه داری آتش رباعی شماره ۳۶۶: چون ذات تو منفی بود ای صاحب هش رباعی شماره ۳۶۷: چون تیشه مباش و جمله بر خود متراش رباعی شماره ۳۶۸: در میدان آ با سپر و ترکش باش رباعی شماره ۳۶۹: گر قرب خدا میطلبی دلجو باش رباعی شماره ۳۷۰: شاهی‌طلبی برو گدای همه باش رباعی شماره ۳۷۱: چون شب برسد ز صبح‌خیزان می‌باش رباعی شماره ۳۷۲: از قد بلند یار و زلف پستش رباعی شماره ۳۷۳: دل جای تو شد وگرنه پر خون کنمش رباعی شماره ۳۷۴: سودای توام در جنون می‌زد دوش رباعی شماره ۳۷۵: دارم گنهان ز قطره باران بیش رباعی شماره ۳۷۶: در خانه خود نشسته بودم دلریش رباعی شماره ۳۷۷: شوخی که به دیده بود دایم جایش رباعی شماره ۳۷۸: آتش به دو دست خویش بر خرمن خویش رباعی شماره ۳۷۹: پیوسته مرا ز خالق جسم و عرض رباعی شماره ۳۸۰: ای بر سر حرف این و آن نازده خط رباعی شماره ۳۸۱: گشتی به وقوف بر مواقف قانع رباعی شماره ۳۸۲: کی باشد و کی لباس هستی شده شق رباعی شماره ۳۸۳: دل کرد بسی نگاه در دفتر عشق رباعی شماره ۳۸۴: بر عود دلم نواخت یک زمزمه عشق رباعی شماره ۳۸۵: ما را شده‌است دین و آیین همه عشق رباعی شماره ۳۸۶: خلقان همه بر درگهت ای خالق پاک رباعی شماره ۳۸۷: دامان غنای عشق پاک آمد پاک رباعی شماره ۳۸۸: گر فضل کنی ندارم از عالم باک رباعی شماره ۳۸۹: یا من بک حاجتی و روحی بیدیک رباعی شماره ۳۹۰: بر چهره ندارم ز مسلمانی رنگ رباعی شماره ۳۹۱: تا شیر بدم شکار من بود پلنگ رباعی شماره ۳۹۲: در عشق تو ای نگار پر کینه و جنگ رباعی شماره ۳۹۳: دستی که زدی به ناز در زلف تو چنگ رباعی شماره ۳۹۴: پرسید کسی منزل آن مهر گسل رباعی شماره ۳۹۵: درماند کسی که بست در خوبان دل رباعی شماره ۳۹۶: شیدای ترا روح مقدس منزل رباعی شماره ۳۹۷: ای عهد تو عهد دوستان سر پل رباعی شماره ۳۹۸: در باغ کجا روم که نالد بلبل رباعی شماره ۳۹۹: هر نعت که از قبیل خیرست و کمال رباعی شماره ۴۰۰: ای چارده ساله مه که در حسن و جمال رباعی شماره ۴۰۱: می‌رست زدشت خاوران لاله آل رباعی شماره ۴۰۲: یا رب به علی بن ابی طالب و آل رباعی شماره ۴۰۳: گر با غم عشق سازگار آید دل رباعی شماره ۴۰۴: هر جا که وجود کرده سیرست ای دل رباعی شماره ۴۰۵: چندت گفتم که دیده بردوز ای دل رباعی شماره ۴۰۶: در عشق چه به ز بردباری ای دل رباعی شماره ۴۰۷: با خود در وصل تو گشودن مشکل رباعی شماره ۴۰۸: با اهل زمانه آشنایی مشکل رباعی شماره ۴۰۹: بر لوح عدم لوایح نور قدم رباعی شماره ۴۱۰: گر پاره کنی مرا ز سر تا به قدم رباعی شماره ۴۱۱: من دانگی و نیم داشتم حبه کم رباعی شماره ۴۱۲: از گردش افلاک و نفاق انجم رباعی شماره ۴۱۳: هم در ره معرفت بسی تاخته‌ام رباعی شماره ۴۱۴: حک کردنی است آنچه بنگاشته‌ام رباعی شماره ۴۱۵: بستم دم مار و دم عقرب بستم رباعی شماره ۴۱۶: گر من گنه جمله جهان کرده‌ستم رباعی شماره ۴۱۷: تب را شبخون زدم در آتش کشتم رباعی شماره ۴۱۸: دیریست که تیر فقر را آماجم رباعی شماره ۴۱۹: رنجورم و در دل از تو دارم صد غم رباعی شماره ۴۲۰: هر چند به صورت از تو دور افتادم رباعی شماره ۴۲۱: دی بر سر گور، زله غارت کردم رباعی شماره ۴۲۲: یا رب من اگر گناه بی حد کردم رباعی شماره ۴۲۳: تا چند به گرد سر ایمان گردم رباعی شماره ۴۲۴: عودم چو نبود چوب بید آوردم رباعی شماره ۴۲۵: اندوه تو از دل حزین می‌دزدم رباعی شماره ۴۲۶: گر خاک تویی خاک ترا خاک شدم رباعی شماره ۴۲۷: اندر طلب یار چو مردانه شدم رباعی شماره ۴۲۸: آنان که به نام نیک می‌خوانندم رباعی شماره ۴۲۹: چونان شده‌ام که دید نتوانندم رباعی شماره ۴۳۰: گر خلق چنانکه من منم دانندم رباعی شماره ۴۳۱: آن دم که حدیث عاشقی بشنودم رباعی شماره ۴۳۲: عمری به هوس باد هوی پیمودم رباعی شماره ۴۳۳: من از تو جدا نبوده‌ام تا بودم رباعی شماره ۴۳۴: هرگز نبود شکست کس مقصودم رباعی شماره ۴۳۵: در وصل تو پیوسته به گلشن بودم رباعی شماره ۴۳۶: در کوی تو من سوخته دامن بودم رباعی شماره ۴۳۷: یک چند دویدم و قدم فرسودم رباعی شماره ۴۳۸: ز آمیزش جان و تن تویی مقصودم رباعی شماره ۴۳۹: در خواب جمال یار خود میدیدم رباعی شماره ۴۴۰: روزی ز پی گلاب می‌گردیدم رباعی شماره ۴۴۱: دیشب که به کوی یار می‌گردیدم رباعی شماره ۴۴۲: گر در سفرم تویی رفیق سفرم رباعی شماره ۴۴۳: از هجر تو ای نگار اندر نارم رباعی شماره ۴۴۴: گر دست تضرع به دعا بردارم رباعی شماره ۴۴۵: یا رب چو به وحدتت یقین می‌دارم رباعی شماره ۴۴۶: از خاک درت رخت اقامت نبرم رباعی شماره ۴۴۷: آزرده‌ترم گرچه کم آزارترم رباعی شماره ۴۴۸: جهدی بکنم که دل ز جان برگیرم رباعی شماره ۴۴۹: ساقی اگرم می ندهی می‌میرم رباعی شماره ۴۵۰: نه از سر کار با خلل می‌ترسم رباعی شماره ۴۵۱: تا ظن نبری کز آن جهان می‌ترسم رباعی شماره ۴۵۲: مشهود و خفی چو گنج دقیانوسم رباعی شماره ۴۵۳: عیبم مکن ای خواجه اگر می نوشم رباعی شماره ۴۵۴: یا رب ز گناه زشت خود منفعلم رباعی شماره ۴۵۵: یک روز بیوفتی تو در میدانم رباعی شماره ۴۵۶: از جمله دردهای بی درمانم رباعی شماره ۴۵۷: زان دم که قرین محنت و افغانم رباعی شماره ۴۵۸: بی‌مهری آن بهانه‌جو می‌دانم رباعی شماره ۴۵۹: رویت بینم چو چشم را باز کنم رباعی شماره ۴۶۰: عشق تو ز خاص و عام پنهان چه کنم رباعی شماره ۴۶۱: بی روی تو رای استقامت نکنم رباعی شماره ۴۶۲: از بیم رقیب طوف کویت نکنم رباعی شماره ۴۶۳: با چشم تو یاد نرگس‌ تر نکنم رباعی شماره ۴۶۴: با درد تو اندیشه درمان نکنم رباعی شماره ۴۶۵: یادت کنم ار شاد و اگر غمگینم رباعی شماره ۴۶۶: آن بخت ندارم که به کامت بینم رباعی شماره ۴۶۷: تا بردی ازین دیار تشریف قدوم رباعی شماره ۴۶۸: غمناکم و از کوی تو با غم نروم رباعی شماره ۴۶۹: هر چند گهی ز عشق بیگانه شوم رباعی شماره ۴۷۰: یا رب تو چنان کن که پریشان نشوم رباعی شماره ۴۷۱: هیهات که باز بوی می می‌شنوم رباعی شماره ۴۷۲: دانی که چه‌ها چه‌ها چه‌ها می‌خواهم؟ رباعی شماره ۴۷۳: ای دوست طواف خانه‌ات می‌خواهم رباعی شماره ۴۷۴: نی باغ به بستان نه چمن می‌خواهم رباعی شماره ۴۷۵: سرمایه غم ز دست آسان ندهم *(منتسب به چند نفر) رباعی شماره ۴۷۶: در کوی تو سر در سر خنجر بنهم رباعی شماره ۴۷۷: دارم ز خدا خواهش جنات نعیم رباعی شماره ۴۷۸: دی تازه گلی ز گلشن آورد نسیم رباعی شماره ۴۷۹: مابین دو عین یار از نون تا میم رباعی شماره ۴۸۰: با یاد تو با دیده تر می‌آیم رباعی شماره ۴۸۱: چون دایره ما ز پوست‌پوشان توایم رباعی شماره ۴۸۲: هر چند ز کار خود خبردار نه‌ایم رباعی شماره ۴۸۳: افسوس که ما عاقبت اندیش نه‌ایم رباعی شماره ۴۸۴: مادر ره سودای تو منزل کردیم رباعی شماره ۴۸۵: هر چند که دل به وصل شادان کردیم رباعی شماره ۴۸۶: ما طی بساط ملک هستی کردیم رباعی شماره ۴۸۷: جانا من و تو نمونه پرگاریم رباعی شماره ۴۸۸: ما با می و مستی سر تقوی داریم رباعی شماره ۴۸۹: شمعم که همه نهان فرو می‌گریم رباعی شماره ۴۹۰: ما جز به غم عشق تو سر نفرازیم رباعی شماره ۴۹۱: در مصطبها درد کشان ما باشیم رباعی شماره ۴۹۲: یک جو غم ایام نداریم خوشیم رباعی شماره ۴۹۳: ببرید ز من نگار هم خانگیم رباعی شماره ۴۹۴: من لایق عشق و درد عشق تو نیم رباعی شماره ۴۹۵: ما قبله طاعت آن دو رو می‌دانیم رباعی شماره ۴۹۶: در حضرت پادشاه دوران ماییم رباعی شماره ۴۹۷: افتاده منم به گوشه بیت حزن رباعی شماره ۴۹۸: ای دوست ترا به جملگی گشتم من رباعی شماره ۴۹۹: بگریختم از عشق تو ای سیمین تن رباعی شماره ۵۰۰: فریاد ز دست فلک بی سر و بن رباعی شماره ۵۰۱: ای خالق ذوالجلال وحی رحمان رباعی شماره ۵۰۲: جانست و زبانست زبان دشمن جان رباعی شماره ۵۰۳: چندین چه زنی نظاره گرد میدان رباعی شماره ۵۰۴: رفتم به طبیب و گفتم از درد نهان رباعی شماره ۵۰۵: رویت دریای حسن و لعلت مرجان رباعی شماره ۵۰۶: فریاد و فغان که باز در کوی مغان رباعی شماره ۵۰۷: هستی به صفاتی که درو بود نهان رباعی شماره ۵۰۸: آن دوست که هست عشق او دشمن جان رباعی شماره ۵۰۹: یا رب ز قناعتم توانگر گردان رباعی شماره ۵۱۰: یا رب ز دو کون بی‌نیازم گردان رباعی شماره ۵۱۱: یا رب ز کمال لطف خاصم گردان رباعی شماره ۵۱۲: در درویشی هیچ کم و بیش مدان رباعی شماره ۵۱۳: دارم گله از درد نه چندان چندان رباعی شماره ۵۱۴: دنیا گذران، محنت دنیا گذران رباعی شماره ۵۱۵: یا رب تو مرا به یار دمساز رسان رباعی شماره ۵۱۶: بر گوش دلم ز غیب آواز رسان رباعی شماره ۵۱۷: قومی که حقست قبله همتشان رباعی شماره ۵۱۸: فریاد ز شب روی و شب رنگیشان رباعی شماره ۵۱۹: رخسار تو بی نقاب دیدن نتوان رباعی شماره ۵۲۰: بحریست وجود جاودان موج زنان رباعی شماره ۵۲۱: با گلرخ خویش گفتم: ای غنچه دهان رباعی شماره ۵۲۲: حاصل ز در تو دایما کام جهان رباعی شماره ۵۲۳: بنگر به جهان سر الهی پنهان رباعی شماره ۵۲۴: چون حق به تفاصیل شئون گشت بیان رباعی شماره ۵۲۵: سودت نکند به خانه دربنشستن رباعی شماره ۵۲۶: پل بر زبر محیط قلزم بستن رباعی شماره ۵۲۷: از ساحت دل غبار کثرت رفتن رباعی شماره ۵۲۸: عشق آن صفتی نیست که بتوان گفتن رباعی شماره ۵۲۹: از باده به روی شیخ رنگ آوردن رباعی شماره ۵۳۰: تا لعل تو دلفروز خواهد بودن رباعی شماره ۵۳۱: سهلست مرا بر سر خنجر بودن رباعی شماره ۵۳۲: دنیا نسزد ازو مشوش بودن رباعی شماره ۵۳۳: در راه خدا حجاب شد یک سو زن رباعی شماره ۵۳۴: یا رب تو زخواب ناز بیدارش کن رباعی شماره ۵۳۵: یک لحظه چراغ آرزوها پف کن رباعی شماره ۵۳۶: خواهی که کسی شوی ز هستی کم کن رباعی شماره ۵۳۷: یا رب تو به فضل مشکلم آسان کن رباعی شماره ۵۳۸: یا رب نظری بر من سرگردان کن رباعی شماره ۵۳۹: ای غم گذری به کوی بدنامان کن رباعی شماره ۵۴۰: ای نه دله ده دله هر ده یله کن رباعی شماره ۵۴۱: در درگه ما دوستی یک دله کن رباعی شماره ۵۴۲: ای شمع چو ابر گریه و زاری کن رباعی شماره ۵۴۳: ای ناله گرت دمیست اظهاری کن رباعی شماره ۵۴۴: گفتم که: رخم به رنگ چون کاه مکن رباعی شماره ۵۴۵: درویشی کن قصد در شاه مکن رباعی شماره ۵۴۶: افعال بدم ز خلق پنهان می‌کن رباعی شماره ۵۴۷: عاشق من و دیوانه من و شیدا من رباعی شماره ۵۴۸: ای چشم من از دیدن رویت روشن رباعی شماره ۵۴۹: ای عشق تو مایه جنون دل من رباعی شماره ۵۵۰: شد دیده به عشق رهنمون دل من رباعی شماره ۵۵۱: ای زلف مسلسلت بلای دل من رباعی شماره ۵۵۲: بختی نه که با دوست در آمیزم من رباعی شماره ۵۵۳: ای آنکه تراست عار از دیدن من رباعی شماره ۵۵۴: ای گشته سراسیمه به دریای تو من رباعی شماره ۵۵۵: اسرار ازل را نه تو دانی و نه من *(منتسب به چند نفر) رباعی شماره ۵۵۶: زد شعله به دل آتش پنهانی من رباعی شماره ۵۵۷: سلطان گوید که نقد گنجینه من رباعی شماره ۵۵۸: رازی که به شب لب تو گوید با من رباعی شماره ۵۵۹: دارم ز جفای فلک آینه گون رباعی شماره ۵۶۰: شوریده دلی و غصه گردون گردون رباعی شماره ۵۶۱: فریاد ز دست فلک آینه گون رباعی شماره ۵۶۲: تا گرد رخ تو سنبل آمد بیرون رباعی شماره ۵۶۳: در راه یگانگی نه کفرست و نه دین رباعی شماره ۵۶۴: گر سقف سپهر گردد آیینه چین رباعی شماره ۵۶۵: گر صفحه فولاد شود روی زمین رباعی شماره ۵۶۶: ای در همه شان ذات تو پاک از شین رباعی شماره ۵۶۷: یا رب به رسالت رسول الثقلین رباعی شماره ۵۶۸: بر ذره نشینم بچمد تختم بین رباعی شماره ۵۶۹: هان یاران هوی و ها جوانمردان هو رباعی شماره ۵۷۰: دورم اگر از سعادت خدمت تو رباعی شماره ۵۷۱: ای آینه را داده جلا صورت تو رباعی شماره ۵۷۲: جان و دل من فدای خاک در تو رباعی شماره ۵۷۳: ای گشته جهان تشنه پر آب از تو رباعی شماره ۵۷۴: ای شعله طور طور پر نور از تو رباعی شماره ۵۷۵: ای سبزی سبزه بهاران از تو رباعی شماره ۵۷۶: ای رونق کیش بت‌پرستان از تو رباعی شماره ۵۷۷: ابریست که خون دیده بارد غم تو رباعی شماره ۵۷۸: از دیده سنگ خون چکاند غم تو رباعی شماره ۵۷۹: ای پیر و جوان دهر شاد از غم تو رباعی شماره ۵۸۰: ای ناله پیر قرطه پوش از غم تو رباعی شماره ۵۸۱: ای آمده کار من به جان از غم تو رباعی شماره ۵۸۲: ای ناله پیر خانقاه از غم تو رباعی شماره ۵۸۳: ای خالق ذوالجلال و ای رحمان تو رباعی شماره ۵۸۴: ای کعبه پرست چیست کین من و تو رباعی شماره ۵۸۵: هر چند که یار سر گرانست به تو رباعی شماره ۵۸۶: ای در دل من اصل تمنا همه تو رباعی شماره ۵۸۷: ای در دل و جان صورت و معنی همه تو رباعی شماره ۵۸۸: شبهای دراز ای دریغا بی تو رباعی شماره ۵۸۹: درد دل من دواش می‌دانی تو رباعی شماره ۵۹۰: ای شمع دلم قامت سنجیده تو رباعی شماره ۵۹۱: من میشنوم که می‌نبخشایی تو رباعی شماره ۵۹۲: ما را نبود دلی که کار آید ازو رباعی شماره ۵۹۳: زلفش بکشی شب دراز آید ازو رباعی شماره ۵۹۴: عشقست که شیر نر زبون آید ازو رباعی شماره ۵۹۵: ابر از دهقان که ژاله می‌روید ازو رباعی شماره ۵۹۶: سودای سر بی‌سر و سامان یک سو رباعی شماره ۵۹۷: ای دل چو فراق یار دیدی خون شو رباعی شماره ۵۹۸: ای در صفت ذات تو حیران که و مه رباعی شماره ۵۹۹: اندر شش و چار غایب آید ناگاه رباعی شماره ۶۰۰: ای خاک نشین درگه قدر تو ماه رباعی شماره ۶۰۱: ای زاهد و عابد از تو در ناله و آه رباعی شماره ۶۰۲: اینک سر کوی دوست اینک سر راه رباعی شماره ۶۰۳: معموره دل به علم آراسته به رباعی شماره ۶۰۴: در گفتن ذکر حق زبان از همه به رباعی شماره ۶۰۵: از مردم صدرنگ سیه پوشی به رباعی شماره ۶۰۶: از هرچه نه از بهر تو کردم توبه رباعی شماره ۶۰۷: از بس که شکستم و ببستم توبه رباعی شماره ۶۰۸: جز وصل تو دل به هر چه بستم توبه رباعی شماره ۶۰۹: چشمم که سرشک لاله گون آورده رباعی شماره ۶۱۰: ای نیک نکرده و بدیها کرده رباعی شماره ۶۱۱: زاهد خوشدل که ترک دنیا کرده رباعی شماره ۶۱۲: گر جا به حرم ور به کلیسا کرده رباعی شماره ۶۱۳: بحریست نه کاهنده نه افزاینده رباعی شماره ۶۱۴: افسوس که عمر رفت بر بیهوده رباعی شماره ۶۱۵: ما درویشان نشسته در تنگ دره رباعی شماره ۶۱۶: تا کی ز جهان پر گزند اندیشه رباعی شماره ۶۱۷: هجران ترا چو گرم شد هنگامه رباعی شماره ۶۱۸: دنیا طلبان ز حرص مستند همه رباعی شماره ۶۱۹: ای چشم تو چشم چشمه هر چشم همه رباعی شماره ۶۲۰: چون باز سفید در شکاریم همه رباعی شماره ۶۲۱: ای روی تو مهر عالم آرای همه رباعی شماره ۶۲۲: سودا به سرم همچو پلنگ اندر کوه رباعی شماره ۶۲۳: هستی که ظهور می‌کند در همه شیئ رباعی شماره ۶۲۴: ای خالق ذوالجلال و ای بار خدای رباعی شماره ۶۲۵: دارم صنم چهره برافروخته‌ای رباعی شماره ۶۲۶: من کیستم آتش به دل افروخته‌ای رباعی شماره ۶۲۷: آنم که توام ز خاک برداشته‌ای رباعی شماره ۶۲۸: ای غم که حجاب صبر بشکافته‌ای رباعی شماره ۶۲۹: من کیستم؟ از خویش به تنگ آمده‌ای *(منتسب به چند نفر) رباعی شماره ۶۳۰: یا پست و بلند دهر را سرکوبی رباعی شماره ۶۳۱: یا سرکشی سپهر را سرکوبی رباعی شماره ۶۳۲: عهدی به سر زبان خود بربستی رباعی شماره ۶۳۳: غم جمله نصیب چرخ خم بایستی رباعی شماره ۶۳۴: زلفت سیمست و مشک را کان گشتی رباعی شماره ۶۳۵: ای شیر خدا امیر حیدر فتحی رباعی شماره ۶۳۶: در کوی خودم مسکن و ماوا دادی رباعی شماره ۶۳۷: اول همه جام آشنایی دادی رباعی شماره ۶۳۸: ای شاه ولایت دو عالم مددی رباعی شماره ۶۳۹: من کیستم از قید دو عالم فردی رباعی شماره ۶۴۰: از چهره همه خانه منقش کردی رباعی شماره ۶۴۱: عشقم دادی زاهل دردم کردی رباعی شماره ۶۴۲: با فاقه و فقر همنشینم کردی رباعی شماره ۶۴۳: ای دیده مرا عاشق یاری کردی رباعی شماره ۶۴۴: ای دل تا کی مصیبت‌ افزا گردی رباعی شماره ۶۴۵: ای آنکه به گرد شمع دود آوردی رباعی شماره ۶۴۶: ای چرخ بسی لیل و نهار آوردی رباعی شماره ۶۴۷: ای کاش مرا به نفت آلایندی رباعی شماره ۶۴۸: ای خالق ذوالجلال هر جانوری رباعی شماره ۶۴۹: دستی نه که از نخل تو چینم ثمری رباعی شماره ۶۵۰: هنگام سپیده‌دم خروس سحری *(منتسب به چند نفر) رباعی شماره ۶۵۱: ای ذات تو در صفات اعیان ساری رباعی شماره ۶۵۲: عالم بود ار نه‌ای ز عبرت عاری رباعی شماره ۶۵۳: یا رب یا رب کریمی و غفاری رباعی شماره ۶۵۴: گیرم که هزار مصحف از بر داری رباعی شماره ۶۵۵: ای شمع نمونه‌ای ز سوزم داری رباعی شماره ۶۵۶: چون گل، به گلاب شسته رویی داری رباعی شماره ۶۵۷: ای دل، بر دوست تحفه جز جان نبری رباعی شماره ۶۵۸: پیوسته تو دل ربوده‌ای معذوری رباعی شماره ۶۵۹: یا شاه تویی آنکه خدا را شیری رباعی شماره ۶۶۰: یا گردن روزگار را زنجیری رباعی شماره ۶۶۱: از کبر مدار هیچ در دل هوسی رباعی شماره ۶۶۲: ای در سر هر کس از خیالت هوسی رباعی شماره ۶۶۳: گر شهره شوی به شهر شرالناسی رباعی شماره ۶۶۴: تا نگذری از جمع به فردی نرسی رباعی شماره ۶۶۵: گه شانه کش طره لیلا باشی رباعی شماره ۶۶۶: مآزار دلی را که تو جانش باشی رباعی شماره ۶۶۷: جان چیست غم و درد و بلا را هدفی رباعی شماره ۶۶۸: بگشود نگار من نقاب از طرفی رباعی شماره ۶۶۹: وصافی خود به رغم حاسد تا کی رباعی شماره ۶۷۰: ای دل ز شراب جهل مستی تا کی رباعی شماره ۶۷۱: ای آنکه به کنهت نرسد ادراکی رباعی شماره ۶۷۲: ای از تو به باغ، هر گلی را رنگی رباعی شماره ۶۷۳: تا بتوانی بکش به جان بار دلی رباعی شماره ۶۷۴: از درد تو نیست چشم خالی ز نمی رباعی شماره ۶۷۵: بی پا و سران دشت خون آشامی رباعی شماره ۶۷۶: دل داغ تو دارد ارنه بفروختمی رباعی شماره ۶۷۷: حقا که اگر چو مرغ پر داشتمی رباعی شماره ۶۷۸: هستی که عیان نیست روان در شانی رباعی شماره ۶۷۹: گر در طلب گوهر کانی کانی رباعی شماره ۶۸۰: میدان فراخ و مرد میدانی نی رباعی شماره ۶۸۱: دردی داریم و سینه بریانی رباعی شماره ۶۸۲: گر طاعت خود نقش کنم بر نانی رباعی شماره ۶۸۳: نزدیکان را بیش بود حیرانی رباعی شماره ۶۸۴: نزدیکان را بیش بود حیرانی رباعی شماره ۶۸۵: ای آنکه دوای دردمندان دانی رباعی شماره ۶۸۶: آنی تو که حال دل نالان دانی رباعی شماره ۶۸۷: گفتی که به وقت مجلس افروختنی رباعی شماره ۶۸۸: ما را به سر چاه بری دست زنی رباعی شماره ۶۸۹: تا چند سخن تراشی و رنده زنی؟ رباعی شماره ۶۹۰: ای واحد بی مثال معبود غنی رباعی شماره ۶۹۱: خواهی چو خلیل کعبه بنیاد کنی رباعی شماره ۶۹۲: گر زانکه هزار بنده آزاد کنی رباعی شماره ۶۹۳: ای آنکه سپهر را پر از ابر کنی رباعی شماره ۶۹۴: ای خوانده ترا خدا ولی ادرکنی رباعی شماره ۶۹۵: یاقوت ز دیده ریختم تا چه کنی رباعی شماره ۶۹۶: دنیای دنی پر هوس را چه کنی؟ رباعی شماره ۶۹۷: تا ترک علایق و عوایق نکنی رباعی شماره ۶۹۸: یا رب در خلق تکیه گاهم نکنی رباعی شماره ۶۹۹: گر در یمنی چو با منی پیش منی رباعی شماره ۷۰۰: از سادگی و سلیمی و مسکینی رباعی شماره ۷۰۱: باز آی که تا صدق نیازم بینی رباعی شماره ۷۰۲: ای دل اگر آن عارض دلجو بینی رباعی شماره ۷۰۳: ای در خم چوگان تو سرها شده گوی رباعی شماره ۷۰۴: هان مردان هان و هان جوانمردان هوی رباعی شماره ۷۰۵: در کوی تو می‌دهند جانی به جوی رباعی شماره ۷۰۶: تحقیق معانی ز عبارات مجوی رباعی شماره ۷۰۷: در ظلمت حیرت ار گرفتار شوی رباعی شماره ۷۰۸: در مدرسه گرچه دانش‌اندوز شوی رباعی شماره ۷۰۹: گر صید عدم شوی ز خود رسته شوی رباعی شماره ۷۱۰: از هستی خویش تا پشیمان نشوی رباعی شماره ۷۱۱: آمد بر من قاصد آن سرو سهی رباعی شماره ۷۱۲: تا تو هوس خدای از سر ننهی رباعی شماره ۷۱۳: دنیا راهی بهشت منزلگاهی رباعی شماره ۷۱۴: ای دلبر عیسی‌نفس ترسایی! رباعی شماره ۷۱۵: پاکی و منزهی و بی همتایی رباعی شماره ۷۱۶: گفتم که کرایی تو بدین زیبایی رباعی شماره ۷۱۷: بردارم دل گر از جهان فرمایی رباعی شماره ۷۱۸: آنجا که ببایی نه پدیدی گویی رباعی شماره ۷۱۹: آیینه صفت به دست او نیکویی رباعی شماره ۷۲۰: ای آنکه بر آرنده حاجات تویی رباعی شماره ۷۲۱: ای آنکه گشاینده هر بند تویی رباعی شماره ۷۲۲: سبحان‌الله به هر غمی یار تویی رباعی شماره ۷۲۳: الله تویی وز دلم آگاه تویی رباعی شماره ۷۲۴: ای آنکه به ملک خویش پاینده تویی