شماره ۱۸۸: سرو به دید آن قد و رعنایی ازان بالا گرفت

نوشته امیرخسرو دهلوی در دیوان اشعار امیر خسرو دهلوی فصل غزلیات

سرو به دید آن قد و رعنایی ازان بالا گرفت

در چمنها لاجرم کارش ازان بالا گرفت


با قدش نسبت ندارد قامت سرو بلند

راست می گوییم و بر ما نیست این کس را گرفت


جز حدیث تیر او در دل نمی آید مرا

تا خیال آن کمان ابرو به چشمم جا گرفت


حق آن قرص رخ و آن لب نمی داند رقیب

خواهد آن نان و نمک روزی دو چشمش را گرفت


من که پیچیدم به فکر آن دو زلف عنبرین

عاقبت زین فکر بی پایان مرا سودا گرفت


دوش می گفتم ز سوز دل حدیثی با چراغ

در سر شمع آتش افتاد و ز سر تا گرفت


خسروا، تا یافت مأوا جان ما در کوی دوست

شد مقیم آن سر کو و دلش از ما گرفت


نظر خود را بنویسید

نظرات