شماره ۳۴۰: هلال عید جهان را به نور خویش آراست

نوشته امیرخسرو دهلوی در دیوان اشعار امیر خسرو دهلوی فصل غزلیات

هلال عید جهان را به نور خویش آراست

شراب چون شفق و جام چون هلال کجاست


مگر شراب شفق خورد شب ز جام هلال

که هر گهر که در او بود جمله در صحراست


نگر نثار جواهری که شب کند بر چرخ

هلال خم شد و جنبید، از آنش پشت دوتاست


به نیم دایره ماند هلال در گردش

هزار نقطه ز نقش ستارگان پیداست


شراب شد، به عمل آر مایه عملش

که هم مقاطعه پیکرش بخواهد سوخت


کمر ببند و گره زن به جعد و روشن کن

که کوته است شب و آفتاب در جوزاست


نه دایره ست ز می در میان شیشه که آن

خیال حلقه ای از گوش شاهد رعناست


نظر خود را بنویسید

نظرات