شماره ۵۹۰: گر یار به دل درون نباشد

نوشته امیرخسرو دهلوی در دیوان اشعار امیر خسرو دهلوی فصل غزلیات

گر یار به دل درون نباشد

صبر از دل من برون نباشد


بی خواب و قرار ماندم، آری

دل گمشده را سکون نباشد


گر صبر کنیم، جان توان برد

لیکن چه کنیم چون نباشد؟


ای دوست، ز گریه هم بماندم

کاندر تن مرده خون نباشد


دل برد ز خسرو آرزویت

جان برد، ولی کنون نباشد


نظر خود را بنویسید

نظرات