شماره ۸۵۶: عمرم در آرزوی تو رفته‌ست و می‌رود

نوشته امیرخسرو دهلوی در دیوان اشعار امیر خسرو دهلوی فصل غزلیات

عمرم در آرزوی تو رفته‌ست و می‌رود

صبرم به جستجوی تو رفته‌ست و می‌رود


رفتی و بوی زلف تو ماند و هزار دل

دنبال تو به بوی تو رفته‌ست و می‌رود


سوی در تو رهبر جان‌های عاشقان

بادی که آن به کوی تو رفته‌ست و می‌رود


خونابه‌ای‌ست از دل همچون منی دگر

آبی که آن به جوی تو رفته‌ست و می‌رود


باری قصاص بهر چه آموزدت قریب؟

کاین شیوه‌ها ز خوی تو رفته‌ست و می‌رود


در جان همی‌رود سخن و من نهاده گوش

هرجا که گفتگوی تو رفته‌ست و می‌رود


درکش عنان که چون سر خسرو هزار پیش

پیشت ز عشق روی تو رفته‌ست و می‌رود


نظر خود را بنویسید

نظرات