شماره ۸۹۰: به بام خویش چو آن ماه کج کلاه برآید

نوشته امیرخسرو دهلوی در دیوان اشعار امیر خسرو دهلوی فصل غزلیات

به بام خویش چو آن ماه کج کلاه برآید

نفیر و ناله من بر سپهر و ماه برآید


نگه تو داریش از سوز جان خلق، خدایا

چو او خرامد هر سو، هزار آه برآید


چو چشم سرخ کنم بر رخش، ز دیده رود خون

هزار آه که داد از دل سیاه برآید


فتاد در زنخ او، دلا، بمیر که زلفش

نه رشته ایست کز او غرقه ای ز چاه برآید


ز روی خوب مراد تو می دهند، ولیکن

هزار توبه کجا پیش این گناه برآید؟


شبی پگاه ترک سر ز خواب ناز برآور

که آفتاب نیارد که صبحگاه برآید


چنین که اختر خسرو به زیر خاک فرو شد

مگر ز دولت شاه جهان پناه برآید


نظر خود را بنویسید

نظرات