شماره ۹۳۹: نه بخت آنکه به موی تو راه خواهم کرد

نوشته امیرخسرو دهلوی در دیوان اشعار امیر خسرو دهلوی فصل غزلیات

نه بخت آنکه به موی تو راه خواهم کرد

ز خواب یا به خیالت نگاه خواهم کرد


چنین که جان به لب آمد مرا ز درد فراق

شکیب سهل بود، چندگاه خواهم کرد


چو هیچ قصه شبهای مات باور نیست

کنون ستاره و مه را گواه خواهم کرد


نمی رود ز من آن آفت نظر ترسم

که عمر در سر این یک نگاه خواهم کرد


بپوش چشم من و آب دیدگان امروز

که من نظاره آن کج کلاه خواهم کرد


گذر چه می کنی آخر به سویم، ای ساقی

مکن که توبه عمرم تباه خواهم کرد


ز بهر آنکه نبینم برابرت سایه

ز دود سینه جهانی سیاه خواهم کرد


چرا مقابل روی تو می شود آخر؟

مبین در آینه، جانا، که آه خواهم کرد


جفا که می رود امشب ز هجر بر خسرو

حکایت ار بزنم، صبحگاه خواهم کرد


نظر خود را بنویسید

نظرات