شماره ۱۰۶۷: مهری که بود با منت، آن گوییا نبود

نوشته امیرخسرو دهلوی در دیوان اشعار امیر خسرو دهلوی فصل غزلیات

مهری که بود با منت، آن گوییا نبود

آن پرسش زمان به زمان گوییا نبود


نامم که برده ای و نشانم که داده ای

زان روزگار نام و نشان گوییا نبود


در گلشنی که با گل و مل بوده ایم خوش

آمد خزان و بویی ازان گوییا نبود


اول که دیدمت ز سیه رویی آن نفس

گوییا نشستم دل و جان گوییا نبود


یادی مکن به مردمی از بنده، پیش ازان

گویند مردمان که فلان گوییا نبود


دی ناگهانش دیدم و رفتم که بنگرم

در پیش دیده نگران گوییا نبود


صد قصه داشت خسرو مسکین ز درد خویش

چون پیش او رسید زبان گوییا نبود


نظر خود را بنویسید

نظرات