شماره ۱۱۶۷: زلف تو هر موی و بادی در سرش

نوشته امیرخسرو دهلوی در دیوان اشعار امیر خسرو دهلوی فصل غزلیات

زلف تو هر موی و بادی در سرش

لعل تو هر گنج و خوبی بر درش


هست رویت شعله آتش، ولی

شسته اند از هفت آب کوثرش


من نگردم گرد آن چشمه، ولی

باد پیچیده ست بر نیلوفرش


خانه ای کانجا تویی پرده مبند

کافتاب اندر نیاید از درش


چشم من در سبزه خط تو یافت

چشمه ای کز خضر جست اسکندرش


ز آب میرد آتش و روشن تر است

آتشین رویی که خوی دارد برش


آن ز ره کز زلف در بر کرده ای

آه خسرو بس بود پیکان گرش


نظر خود را بنویسید

نظرات