شماره ۱۲۶۴: ما ترک رضای دل خودکام گرفتیم

نوشته امیرخسرو دهلوی در دیوان اشعار امیر خسرو دهلوی فصل غزلیات

ما ترک رضای دل خودکام گرفتیم

در زاویه نیستی آرام گرفتیم


بدنامی و آوارگی ما چو ز دل بود

ترک دل آواره بدنام گرفتیم


دل زحمت خود برد ز ما و ز بلا رست

آزاد نشد مرغ کزین دام گرفتیم


تا سوختن عشق ز پروانه بدیدیم

سودای همه سوختگان خام گرفتیم


غم خوردن پیدا بد و خون خوردن پنهان

ذوقی که ز خوبان گل‌اندام گرفتیم


هرکس در پیری زد و ما دامن خمار

زین عاشقی عاریت آرام گرفتیم


ای اهل سلامت که نداری خبر از ما

رو سبحه ترا باد که ما جام گرفتیم


گفتی کم جانی و تنی گیرد درین راه

ما راه تو، ای شیخ، به ناکام گرفتیم


سودای تو با کام دل از کام برون زد

هرچ از همه خوبان جهان کام گرفتیم


ماییم دعاگوی و ز اقبال رقیبت

کز وی قدری لذت دشنام گرفتیم


می‌کن ز جفا هرچه توانی و میندیش

کان در حق خسرو کرم عام گرفتیم


نظر خود را بنویسید

نظرات