شماره ۱۳۵۶: بی تو جان رفت و به تن باز نیاید، چه کنم؟

نوشته امیرخسرو دهلوی در دیوان اشعار امیر خسرو دهلوی فصل غزلیات

بی تو جان رفت و به تن باز نیاید، چه کنم؟

وز دلم پوشش این راز نیاید، چه کنم؟


باز داری که منه دیده به رویم چندین

دیده باز آمد و دل باز نیاید، چه کنم؟


از یک ابرو دهیم دل که ببخشم جانت

چون رضای دوم انباز نیاید، چه کنم؟


عقل گوید که بکش ناز دگر یاران نیز

چون ز یار دگر این ناز نیاید، چه کنم؟


حال من پرسی، خواهم که بگویم، لیکن

وز تحیر ز من آواز نیاید، چه کنم؟


خسرو، از یاد لبت گر چه لب خود بگزد

آن حلاوت ز چنین کار نیاید، چه کنم؟


نظر خود را بنویسید

نظرات